نوشته‌ها

آنلاین تراپی و کاربرد هایش

درمان آنلاین در کنار نقایص و مشکلاتش،نکات مثبتی دارد که به خوبی می‌توان از آنها در جهت بهبود روند درمان از آن استفاده کرد.از جمله این که، کودکان امروزه علاقه مند به کار کردن با دستگاه هایی نظیر تبلت و موبایل و تعاملات مبتنی برم فیلم و ویدئو هستند.

چه بسا حتی در مواردی ارائه تمرین مورد نظر از طریق تماس ویدئویی به مراتب راحت تر از شرایط حضور فیزیکی باشد.به طور مثال در مورد کودکان اتیستیک که نسبت به تغییر فضا حساسیت نشان می‌دهند،این روش به شدت می‌تواند موثر باشد.

تحقیقات نشان می‌دهد که با استفاده از درمان آنلاین و ارتباط از راه دور، یک آسیب شناس گفتار و زبان می‌تواند همان نتایجی را انتظار داشته باشد که در یک جلسه حضوری درمانی به بار می آید!

بر اساس تجربیات و تحقیقات،می‌توان درمان از راه دور و آنلاین را به خوبی در زمینه هایی مانند جنبه های شناختی،ارتباطی،ساختار زبان کودک از جمله صرف و نحو و همچنین عملکردهای دستگاه تنفسی فوقانی به کار بُرد.

به این ترتیب می‌توان انتظار داشت که درمان زمینه هایی از جمله تولید صدا، گفتار، زبان، شناخت، زبان نوشتاری،کاربرد زبان (pragmatic) و نیز مسائل مربوط به روانی گفتار(لکنت)کودکان را پوشش دهد.

البته همانطور که در ابتدا اشاره کردیم کودکان اتیستیک را از طریق این روش به خوبی می‌توان زیر چتر حمایت درمان (گفتاردرمانی) قرار داد.

از دیگر موارد مهمی که می‌توان به آن اشاره کرد،تاثیر مثبت درمان آنلاین بر روند درمانی کودکان دو زبانه است.چرا که این روش به ما امکان استفاده از درمانگران مسلط به زبان مادری کودک از راه دور را فراهم می‌سازد.

ادامه مطلب…

رشد تقلید

تقلید یکی از مهمترین مسائل شناختی پیرامون کودکان است که همواره از دغدغه های اساسی هر والدینی به شمار می‌رود. مطلب پیش رو نگاهی تفضیلی به این مهارت بسیار مهم دارد.

نوزاد سه هفته ای با دیدن پدرش که زبان خود را بیرون آورده است همان عمل را تکرار می‌کند و زبان خود را بیرون می آورد. نوباوه (کودک ۲ تا ۵ سال) چهارده ماهه با دیدن نرمش برادرش همانند او دست خود را به سمت بالا کشش می دهد و کودک پنج ساله همانند مادرش، با اسباب بازی هایش آشپزی می کند.

موارد ذکر شده، مثال های مختلفی از کپی برداری رفتار توسط کودکان در سنین مختلف است. این مهارت در نظریه های علمی “تقلید” نامیده می‌شود.  این مساله همواره در نظریات علمی مرتبط با رشد کودک زیر ذره بین بحث و بررسی قرار گرفته است.

تقلید چیست ؟

کپی کردن یا اجرای یک فعل است که با درک یک عمل مشابه در حیوان یا انسان دیگر برانگیخته شده است. در تقلید باید حتما یک مدل که توجه و پاسخ تقلیدگر به سمت او منعطف است، وجود داشته باشد.

تقلید در نوروساینس

ما می توانیم حرکات، اعمال، رفتارها، ژست ها، حالات مختلف چهره، صداها(محیطی)، آواسازی ها و گفتار دیگران را تقلید کنیم. این موضوع که ما انسانها «سیستم تقلید» را بطور اختصاصی در مغز داریم، یک دانش قدیمی عصب شناختی است که از اکتشافات دانشمندی به نام کارل لیپمن می‌باشد. بخش مهم مطالعات لیپمن حول این موضوع بوده که تقلید از توانایی هایی است که در بیمارانی با آسیب در دو ناحیه لوب پریتال و فرونتال، دچار آسیب جدی شده است. بنابراین مکانیسم خاصی دراین دو ناحیه وجود دارد که در تقلید دخالت دارد.

در یافته های دیگر علم عصب شناختی کلاسیک «نورون های آینه ای» مورد بررسی قرار گرفته اند. مطالعه مغز انسان ها با fMRI ثابت کرده که نورون های آینه ای شبکه ای از نورون ها در قشر فرونتال تحتانی و قشر پریتال تحتانی هستند که در زمان تقلید فعال می شوند.

پژوهش اول:

محققان دانشگاه واشنگتون اولین شواهد از پروسه های مغزی را که هنگام تقلید در ذهن کودک رخ می‌دهد، پیدا کرده‌اند. یافته های این محققان الگوهای خاص فعال سازی را در مغز کودکان هنگام مشاهده ی فرد بالغی که  فعالیتی را با قسمت های مختلف بدنش انجام می‌دهد، نشان می دهد.

در گروهی از کودکان ۱۴ ماهه با مشاهده یک فرد بالغ که از دستش برای لمس یک اسباب بازی استفاده می‌کرد، ناحیه مربوط به حرکت دست در مغز کودکان فعال می‌شد. همچنین در گروه دیگری از کودکان با مشاهده فرد بالغی که اسباب بازی را تنها با پایش لمس می‌کرد، ناحیه مربوط به حرکت پا در مغز کودکان فعالیت بیشتری را نشان می‌داد.

کودکان بینندگان با دقت و با ذکاوتی هستند و در یادگیری از دیگران زبده هستند و وقتی افراد دیگر را مشاهده می کنند مغزشان فعال می شود. این مطالعه قدم اول در فهمیدن اینکه «چگونه کودکان از طریق تقلید یاد می گیرند» از طریق علم نوروساینس بوده است.

پژوهش دوم:

در طی این آزمایش از کلاه هایی استفاده شد که در آنها سنسورهایی تعبیه شده بود. این سنسورها فعالیت مغز را در مناطقی از قشر مغز که مربوط به حرکات دست و پا هستند، نشان می‌داد. نوزاد درحالی که روی پای والد خود نشسته بود آزمایشگری را مشاهده می‌کرد که یک اسباب بازی را که روی میز کوتاهی بین او و خودش قرار داشت، لمس می کرد. اسباب بازی یک برجستگی داشت و روی پایه ای محکم تعبیه شده بود. وقتی که آزمایشگر آن برجستگی را با دست یا پایش لمس می کرد، یک موسیقی پخش می شد و کاغذهای رنگی درون برجستگی می‌چرخیدند. آزمایشگر عمل را تکرار می‌کرد و بعد از هر ۴ فشار استراحت می‌کرد تا زمانی که کودک علاقه اش را از دست می‌داد.

یافته ها نشان می دهد وقتی کودکان دیگران را می‌بینند که فعالیتی را با قسمت خاصی از بدنشان انجام می دهند، مغزشان به طریق مشابهی فعال می‌شود. این نکته اثبات می‌کند که برای تقلید ارادی کودکان نیاز به یکسری یادگیری های پایه‌ای دارند، مثلا باید تفاوت بین دست و پا را بدانند!

برای تقلید کردن از فرد دیگر کودک ابتدا باید استدلال کند که آن فرد از کدام قسمت بدنش استفاده کرده است. سپس بخش مربوط به آن قسمت بدن در مغزش فعال ‌شود و بنابراین بفهمد که باید از کدام بخش بدن خود استفاده کند!

 

تقلید در نوزادان

نوزادان توانایی درک نتایج اعمال قبل از رخ دادن آنها را دارند، بنابراین براساس این توانایی آنها به گونه ای می‌توانند چیزی را که دیده اند کپی برداری کنند. اندرو ملتزوف روانشناس آمریکایی آزمایشی را برروی نوزادان ۱۴ ماهه ای که رفتار بزرگسالان را تقلید می کردند اجرا کرد. بر این اساس او به این نتیجه رسید که نوزادان قبل از تلاش برای تقلید یک رفتار، درکی از هدف موردنظر (رفتاری که میخواهند تقلید کنند) را دارند، حتی اگر در کپی برداری از آن شکست بخورند. براساس نتایج به دست آمده از آزمایش‌هایی که در میلمن سنتر دانشکده پزشکی دانشگاه میامی اجرا شد، می‌توان دریافت نوزادان قادر به تقلید حالت های چهره در چند روز اول زندگی هستند.

در حدود ۸ ماهگی کودکان قادر به تقلید از مراقب خود هنگام بازی هایی مثل دالی موشه هستند. همچنین می توانند ژست های آشنا مثل بای بای کردن و دست زدن را تقلید کنند.
در حدود ۱۸ ماهگی نوزادان شروع به تقلید بعضی از اعمال بزرگسالان مانند برداشتن گوشی تلفن اسباب بازی و گفتن سلام، جارو کردن با جاروی اسباب بازی و… می کنند.

 

تقلید در نوباوه گان ( ۲ تا ۵ سال)

در حدود ۳۰-۳۶ ماهگی، نوباوه گان شروع به تقلید از بزرگسالان بصورت تظاهر به آماده شدن برای کار و مدرسه می کنند!
آنها کلماتی که بزرگسالان در گفتار خود می گویند را تقلید می کنند. برای مثال کلمه کاسه را وقتی که بزرگسالی می گوید “آن کاسه را بده” تکرار می کنند. همچنین ممکن است شیوه‌ی ارتباطی اعضای خانواده را با استفاده از ژست ها و کلمات مشابه کپی کنند. برای مثال یک نوباوه وقتی ببیند پدرش از مادرش خداحافظی می‌کند، خواهد گفت بای بای مامان!

نوباوه گان دوست دارند از والدینشان تقلید و به آنها کمک کنند (مثلا دوست دارند ظرف شستن مادرشان را تقلید کنند و در عین حال ظرفها را بشورند).

روانشناس کارول اکرمن در زمینه تقلید نوباوه از نوباوه، تحقیقاتی انجام داده است. او دریافت که کودکان در سن ۲ سالگی خود را وارد بازی های تقلیدی می‌کنند تا با همدیگر ارتباط برقرار کنند.

سه الگوی رایج تقلیدی که اکرمن به آنها دست یافته است شامل:

  • دوسویه
  • به دنبال رهبر
  • هدایت-پیروی

 

  • بازی تقلیدی دوسویه

رایج ترین نوع بازی تقلیدی است که طی آن دو کودک به ترتیب و مکررا عملی را برای بازی انجام می دهند، مثلا توپ را به هوا پرتاب می کنند.

  • بازی تقلیدی به دنبال رهبر

همانطور که از اسمش پیداست شامل کودکی می شود که رفتارهای متفاوت کودک دیگری را به ترتیب تقلید می‌کند.

  • بازی تقلیدی هدایت-پیروی

همانند بازی تقلیدی به دنبال رهبر است با این تفاوت که حرکات این بازی به فضای بیشتری نیاز دارند. مانند حرکات لی لی کردن از نقطه ای به نقطه دیگر و مسابقه دادن در طول اتاق.

عملی که در نوباوه گان در سنین مختلف تقلید می‌شود، متفاوت است. در برخورد با یک موقعیت برابر، نوباوه گان ۲ ساله بیشتر به تقلید حرکتی می‌پردازند و نوباوه گان ۳ ساله به تقلید شفاهی تمایل بیشتری دارند.

انواع تقلید

 

خودکار (Automatic imitation)

وقتی یک محرک برای تقلید ارائه می‌شود، تقلید خودکار خیلی سریع انجام می‌شود. در واقع اگر همراه با فعلی که برای تقلید ارائه می‌شود دستوری هم جهت با آن صادر شود، سرعت تقلید افزایش می‌یابد.

برای مثال نوعی بازی طراحی شد که در آن به کودکان گفته می‌شد از دستورات بزرگسالان پیروی کنند. بزرگسالان ابتدا دستوری می‌دادند و سپس عملی را به عنوان الگوی تقلید ارائه می کردند، دسته ای از اعمال همسوی دستور بود و دسته ای متفاوت. برای مثال به کودک گفته می‌شد مشت کن و سپس همان عمل انجام می‌شد و یا می‌گفتند مشت کن و سپس به عنوان الگو، دستشان را باز می‌کردند. هنگامی که دستور با الگو همسو بود کودکان زودتر پاسخ می دادند.

به این عمل، تقلید خودکار می‌گویند.

اضافی(Over imitation)

تقلید اضافی تمایل شدید کودک برای کپی برداری از تمام رفتارهای الگوی فرد بزرگسال است. حتی مولفه هایی که برای انجام وظیفه لازم نیستند. در واقع این نوع تقلید نشان می‌دهد افراد از تقلید استفاده می‌کنند تا با دیگر افراد ارتباط برقرار کنند.

در آزمایشی برای اثبات نقش ارتباطی این نوع تقلید به افراد گفته شد اسباب بازی ای را از جعبه ای دربیاورند. در این آزمایش هم از افراد بزرگسال و هم از کودکان استفاده شد. برای آزمایش ابتدا نمایشی از عمل نشان داده می‌شد. در نمایش فردی را می‌دیدند که جعبه را باز می‌کند و اسباب بازی را بیرون می‌آورد اما نکته کلیدی این است که همراه این عمل یک فعل اضافه انجام می‌شد. در واقع ابتدا به بالای جعبه با انگشت ضربه زده می‌شد و سپس در آن را باز می‌کردند.

مشخص شد که هر دو گروه کودکان و افراد بالغ از هر سنی آن فعل را کپی برداری می‌کنند. آنها می‌دانستند برای باز کردن در جعبه نیازی به ضربه زدن نیست اما آن کار را تنها برای اینکه عملی اجتماعی بود انجام می‌دادند. آنها در صورتی که می‌دانستند شخصی تماشایشان می‌کند و یا افرادی بطور اجتماعی اینکار را با آنها انجام می‌دادند، عمل را بیشتر اجرا می‌کردند. البته در بزرگسالان این رفتار متفاوت است و تنها در بعضی بافت ها اجرا می‌شود اما کودکان در همه ی بافت ها بدون تمایز آن را انجام می‌دهند.

معوق(Deferred imitation)

پیاژه اصطلاح تقلید معوق را ابداع کرد و بیان کرد این تقلید در نتیجه افزایش توانایی کودکان برای شکل دادن نمونه های ذهنی رفتار اجرا شده توسط دیگران به‌ وجود می آید. درواقع این تقلید توانایی تولید دوباره رفتار یا سلسله رفتارهای قبلی است که نمونه ای از آنها درحال حاضر در محیط درحال اجرا نمی‌باشد.

با افزایش سن کودک توانایی اش برای تقلید معوق افزایش می‌یابد، به ویژه در دوسالگی. از دوسالگی کودکان قادر به تقلید سلسله رفتار، با تاخیری تا حداکثر ۳ ماه هستند. این توانایی به این معناست که آنها قادر هستند دانشی که از یک موقعیت محیطی یا یک شی بدست آورده اند را به موقعیت یا شی دیگری تعمیم دهند.

 

مرضیه اکبری

رفلکس‌های حیاتی

در سری جدید مطالب وبسایت برین پلاس، مجموعه ای از مقالات در حوزه رفلکس های حیاتی کودکان ارائه شده است.

آیا تاکنون اتفاق افتاده که دستتان به یک جسم داغ یا تیز برخورد کرده و خیلی زود آن را عقب بکشید؟

یا وقتی چیزی به چشمتان نزدیک می‌شود شروع به پلک زدن کنید!

این‌ها مثال‌هایی از حرکاتی هستند که اتفاق افتادن آنها تحت اختیار و اراده‌ی ما نیست که به آنها رفلکس می‌گویند.

تعریف جامع و دقیق‌تر از رفلکس به این صورت است :

پاسخ‌های اتوماتیک و غیرارادی هستند که الگوی مشخصی دارند و توسط محرک‌های خاصی ایجاد می‌شوند.

 

رفلکس‌ها انواع مختلفی دارند:

  • بعضی از آنها ابتدای کودکی بوجود آمده و پس از مدتی ازبین می‌روند.
  • اما بعضی دیگر (مانند مثال‌های ذکر شده در ابتدای مطلب) حذف نمی‌شوند و تا پایان عمر پابرجا هستند.

اهمیت بررسی رفلکس ها

هدف کلی از بررسی و ارزیابی این نوع رفلکس‌ها تشخیص وجود اختلال و تاثیر آن بر رشد کودک است؛ زیرا بسیاری از رفلکس‌های دوران نوزادی و ابتدای کودکی در زمان خاصی بوجود می‌آیند و سپس ازبین می‌روند. حضور آنها بعد از زمان خاصی ممکن است نشان دهنده وجود ضایعات مغزی باشد.

مطلب پیش رو به بررسی رفلکس‌های حیاتی از نوزادی تا کودکی می‌پردازد.


 Grasp

این رفلکس در کف دست‌ها و پاها بررسی می‌شود.

  • در کف دست باید فشار ملایم توسط یک شیء یا انگشت آزمون‌گر از قسمت پایینی انگشت کوچک به سمت وسط وارد شود؛ در این صورت انگشتان نوزاد جمع شده و کودک شیء یا انگشت  را می‌گیرد و در مقابل برداشتن شیء مقاومت می‌کند.
  • برای بررسی کف پا فشار باید از زیر پنجه وارد شود و به سمت مرکز برود؛ واکنش کودک خم کردن انگشتان به سمت داخل است.

این رفلکس از بدو تولد مشاهده شده و تا ۳-۴ ماهگی ادامه می‌یابد.

رفلکس در کودکان


Sucking

این رفلکس مربوط به دهان است.

به این صورت که لب‌های کودک را با یک انگشت تحریک می‌کنیم؛ سپس لب کودک به صورت مک زدن حرکت می‌کند. این رفلکس هنگامی که سینه مادر یا سرشیشه به لب‌های کودک برخورد می‌کند کمک کننده است تا تغذیه کودک انجام شود (این رفلکس معمولا هنگامی که کودک سیر باشد مشاهده نمی‌شود).

این رفلکس از بدو تولد دیده می‌شود و تا ۳-۴ ماهگی ادامه پیدا می‌کند.

رفلکس در کودکان


Rooting

این مورد از رفلکس‌های مربوط به دهان است.

با تحریک اطراف لب، کودک لب یا زبانش را به سمت تحریک شده می‌چرخاند. این حرکات می‌توانند با چرخش سر به سمت ناحیه‌ای که تحریک شده همراه باشند. این رفلکس باعث می‌شود تا نوزاد جهت سینه را شناسایی کند.

این رفلکس از تولد تا ۳-۴ ماهگی دیده می‌شود.


Walking/Stepping

این رفلکس با نگه داشتن کودک در وضعیت عمودی و بر روی زمین آغاز می‌شود.

به طوری که وقتی کف پا با زمین برخورد می‌کند پاها به طور متناوب جمع و باز می‌شود و حرکتی همانند راه رفتن صورت می‌گیرد.

این رفلکس تا ۶ الی ۸ هفتگی حذف می‌گردد و با پیشرفت و تکامل آن به تدریج راه رفتن کودک پایه ریزی می‌شود.

رفلکس در کودکان


Galant

برای بررسی این قسمت باید کودک به وضع دمر (خوابیده به شکم) قرار بگیرد و کنار طرفی ستون فقرات تحریک شود. در این صورت تنه در جهتی که تحریک انجام شده منقبض می‌شود.

این رفلکس تا ۳ماهگی از بین می‌رود.

رفلکس در کودکان


Flexor withdrawal

برای بررسی این مورد کودک باید به پشت خوابیده، سر در وسط و امتداد بدن باشد و دست‌ها و پاها باز باشند.

برای ایجاد این رفلکس باید کناره خاجی کف پا توسط شیء تحریک شود؛ مشاهده می‌شود که پایی که تحریک شده به سمت شکم جمع می‌شود درغیراین صورت باید توسط متخصص بررسی شود.

این رفلکس تا ۲ماهگی وجود دارد و بعد از آن از بین می‌رود.


Extensor Thrust

جهت ایجاد این رفلکس نوزاد باید به پشت خوابیده و سر صاف و در امتداد بدن باشد و یک پا به سمت شکم خم و دیگری صاف باشد. با تحریک کناره خاجی پا همان پایی که خم شده صاف می‌شود.

این مورد نیز تا ۲ماهگی وجود دارد.


 

در ادامه رفلکس های حیاتی دیگری را در کودک مورد بررسی قرار خواهیم داد.

 

بهار بحرینیان

انواع حافظه

برای بررسی انواع حافظه نخستین نکته ای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که ۳ نوع حافظه وجود دارد:

  • حسی
  • کوتاه مدت
  • بلند مدت

پردازش اطلاعات از حافظه حسی شروع می‌شود به سمت حافظه کوتاه مدت حرکت می‌کند و درنهایت به حافظه بلند مدت منتقل می‌شود.

انواع حافظه

۱.حافظه حسی (sensory memory)

حافظه حسی کوتاه ترین نوع حافظه ماست و بسیار زود گذر است. حافظه حسی همانطور که از اسمش پیداست، به عنوان یک میانجی برای محرک هایی که از طریق حواس پنج گانه ما دریافت شده اند؛ عمل می‌کند. این محرک ها برای لحظه ای کوتاه -به طور معمول کمتر از نیم ثانیه- حفظ می‌شوند.

مثل یک تصویر، یک رایحه یا یک صدا.

حافظه حسی دارای سه زیر شاخه اصلی است:

 

  • حافظه نمادین(Iconic memory)

این حافظه به خاطرات بصری (بینایی) مربوط است. حافظه نمادین بسیار زودگذر است و به این صورت عمل میکند که مغز شما تصویری را که فقط لحظاتی پیش دیده اید به یاد می آورد و حتی پس از حذف تصویر، آنچه را که خیلی سریع و مختصر دیده است؛ «به یاد می‌آورد». هرآنچه را پس از گذشت نیم ثانیه به یاد داشته باشید، به حافظه کوتاه مدت شما منتقل می‌شود.

مثال:

شما به هرآنچه در یک اتاق است نگاه می‌کنید و تخت خواب،میز،کمد و… را مشاهده می‌کنید و چشمان خود را می‌بندید. حافظه نمادین شما هر آنچه را که دیده بودید، به یاد می آورد.

  • حافظه حس شنوایی(Echoic)

حافظه آیکوئیک که حافظه ی حسی-شنوایی نیز نامیده می‌شود، مربوط به خاطرات شنیداری (صوتی) است. به طور کلی، حافظه Echoic اندکی بیشتر از حافظه iconic ذخیره سازی انجام می‌دهد.(حدود ۳-۴ ثانیه)

مثال:

اگر شما چند نت از یک موسیقی را بشنوید، ممکن است بتوانید آنها را بلافاصله پس از اتمام موسیقی دوباره تکرار کنید. با این حال اگر چند دقیقه دیگر دوباره همان موسیقی پخش شود، ممکن است نتوانید آن را بخاطر بیاورید مگر اینکه به حافظه کوتاه مدت شما منتقل شده باشد.

  • حافظه وابسته به لمس(Haptic memory)

این حافظه به خاطرات مربوط به حس لامسه مرتبط است. درست مثل حافظه نمادین و ایکوئیک، حافظه haptic نیز به همان اندازه زودگذر است.

مثال:

اگر شما دست خود را روی یک سطح زبر و خشن بکشید، حسی را که فقط برای چند ثانیه احساس کردید به خاطر خواهید آورد. پس از آن، حافظه برای یادآوری های بعدی نیاز به رمزگذاری اطلاعات در حافظه کوتاه مدت دارد.

دیگر انواع حافظه حسی

دو حس دیگر چطور؟   بویایی ؟   چشایی؟

حتی اگر ما اغلب شنیده باشیم که حس بویایی قوی ترین پیوند را به گذشته دارد، اما از قضا ۳ زیر شاخه ی فوق در زمینه ی حافظه حسی بصورت گسترده تری مورد مطالعه قرار گرفته است! با این وجود به یاد داشته باشید که حافظه حسی زودگذر است و چیزی بیشتر از یک فلاش(جرقه) نیست.

انواع حافظه

برای دیدن نکات و ترفندهایی برای تقویت حافظه کودکتان، کلیک کنید

 

۲.حافظه کوتاه مدت(Short-term memory)

حافظه کوتاه مدت که شامل حافظه کاری یا همان حافظه فعال (Working memory) می‌شود؛ اطلاعات را برای مدت کوتاهی در مورد اتفاقاتی که اخیرا رخ داده است، ذخیره می‌کند.

حافظه کوتاه مدت ظرفیت نگهداریِ مقدار کمی از اطلاعات را بصورت فعال و با دسترسی راحت، برای مدت زمان کوتاهی دارد و برخلاف حافظه حسی قابلیت ذخیره موقت را دارد. ماندگاریِ این ذخیره سازی در حافظه کوتاه مدت به میزان دقت و تلاش آگاهانه ‌ی ما بستگی دارد.

روانشناس جورج میلر اظهار داشت که ظرفیت حافظه کوتاه مدت انسان تقریبا ۲±۷ آیتم می باشد. مطالعات جدید نشان می‌دهد که این تعداد برای دانشجویان در مورد به یادآوری ارقام، دقیق است. اما ظرفیت این حافظه در جمعیت های متنوعی آزمایش شده و نتایج متفاوت بوده است.

توانایی به یاد آوردن کلمات به تعداد بخش های آن بستگی دارد. وقتی کلمات طولانی باشند یا صداهای شبیه به هم داشته باشند، کمتر به یاد آورده می‌شوند ولی وقتی که اطلاعات را بخش بخش کنیم (chunking)، می تواند به ظرفیت حافظه کوتاه مدت ما کمک کند.

مثال:

حفظ کردن شماره تلفن به شکل ۵۹ ۰۳ ۷۸ ۴۴ راحت تر از زمانی است که بخواهیم همان عدد را به شکل بهم چسبیده حفظ کنیم.

  • -حافظه کاری یا فعال(working memory)

داده های موقتی را در ذهن نگه میدارد و همچنین امکان دستکاری اطلاعات را دارد. مدل حافظه فعال از Baddeley & Hich رایج ترین نظریه در این باره است. طبق این مدل حافظه فعال دارای یک حلقه واجی (Phonological Loop)، برای حفظ داده های کلامی است.

حلقه واجی(Phonological Loop) وظیفه ی رسیدگی به اطلاعات شنیداری و کلامی مانند شماره تلفن، نام افراد یا درک کلی درباره آنچه دیگران میگویند، را دارد.

۳.حافظه بلند مدت(Long-term memory)

انواع حافظه

حافظه بلند مدت ما یک سیستم مغزی برای ذخیره، مدیریت و فراخوانی اطلاعات است. این حافظه بسیار پیچیده و با عملکردهای متفاوت است.

از آنجا که حافظه حسی کمتر از یک ثانیه و حافظه کوتاه مدت فقط ۱ تا ۲ دقیقه توانایی ذخیره سازی اطلاعات را دارند، حافظه بلند مدت هرآنچه را که در یک رویداد مربوط به ۵ دقیقه تا حدود ۲۰ سال قبل  باشد، شامل می‌شود.

انواع مختلفی از حافظه بلند مدت وجود دارد:

گاهی آگاهانه هستند یعنی ما را ملزم به تفکر فعال برای یادآوری بخشی از اطلاعات می کنند.

گاهی اوقات ناخودآگاه هستند یعنی به سادگی و بدون تلاش فعال برای یادآوری ظاهر میشوند. مانند یادآوری مسیر بازگشت از محل کار به منزل.

۱- حافظه صریح یا آشکار(Explicit memory)

گاهی به عنوان حافظه آگاهانه (conscious)، از آن یاد میشود. این حافظه فراخوان ارادی (عمدی) اطلاعات است.

مثال:
  • هربار که میخواهیم فرم های درخواست مختلف را پر کنیم، باید آگاهانه آدرس کامل، شماره تلفن ها و… خود را به یاد بیاوریم و یادداشت کنیم.

حافظه اعلانی یا اخباری (Declarative memory)

به نوعی همان حافظه صریح (explicit)، است که شامل حفظ و یادآوری حقایق مهم مثل تاریخ ها، رویدادها و اطلاعات است.

مثال:
  • با گذشت آبان ماه، من میدانم که زمان خرید کادو برای دوستم مهدی ست. چون ۲۳ آذرماه تولد مهدی است.

حافظه رویدادی (Episodic memory)

نوعی از حافظه اعلانی است که شامل توانایی بخاطر سپردن تجربیات شما از زندگیتان است.

مثال:
  • مادر من تماس میگیرد و می پرسد که آخر هفته ام را چگونه گذراندم، من باید فکر کنم و به عقب برگردم تا مسابقات رباتیک و جشن برگزار شده در دانشگاه را به یاد بیاورم و برای مادرم تعریف کنم.
  • ساحلی که تابستان پیش را در آنجا گذرانده اید به یاد می‌آورید.
  • اولین مسافرت خود با هواپیما را بخاطر می‌آورید.
  • اولین رستوران یا کافی شاپی که با همسرتان رفته اید را به خاطر خواهید آورد.

حافظه معنایی (Semantic memory)

نوعی از حافظه اعلانی است که به ذخیره واژگان، حقایق کلیدی، اسامی و دانش عمومی می‌پردازد.

مثال:
  • شما از حافظه معنایی حین امتحان دادن استفاده می‌کنید.
  • دانستن مفهوم گربه، سگ و …
  • به یادآوری نام اشیا
  • به یادآوری پایتخت کشورها
  • دانستن کاربرد اشیا مثل چاقو، چنگال و..
  • دانستن اینکه آسمان آبی است!

۲ـ حافظه ضمنی (Implicit memory)

گاهی حافظه ناخودآگاه یا اتوماتیک نیز گفته می‌شود. این حافظه از تجربیات گذشته استفاده می‌کند تا بار دیگر آن ها را بدون فکر کردن به یاد بیاورد. گفته می‌شود که نوازنده ها و بازیگران ماهر حافظه ضمنیِ توانمندی دارند.

مثال :
  • یک تایپیست هنگام تایپ کردن بدون نیاز به نگاه کردن به کیبورد میتواند به سرعت تایپ کند و نیازی به یادآوری جایگاه هر کلید ندارد.
  • دوچرخه سواری بعد از پیدا کردن مهارت
  • قفل کردن در
  • پختن غذاهای روزمره برای خانم ها خانه دار یا یک آشپز
  • مسواک زدن برای بزرگسالان
  • مراحل شماره گیری با گوشی همراهِ خود و…

حافظه رویه ای (Procedural memory)

نوعی از حافظه ضمنی است که توانایی یادآوری نحوه انجام کارها و بسیاری از فعالیت های روزمره، بدون اینکه تفکر فعال داشته باشیم را دارد.

مثال:
  • من قبلا وقتی سوار ماشین می‌شدم قبل از حرکت، موارد ایمنی مثل کمربند یا تنظیم آینه های ماشین را با دقت چک می‌کردم ولی اکنون با کسب مهارت بیشتر فقط وارد ماشین می‌شوم و به صورت خودکار همه این موارد را بدون تفکر انجام می‌دهم.
  • شنا کردن برای یک شناگر
  • بالا رفتن از پله ها
  • نواختن ساز برای یک نوازنده

حافظه تحریکی (Priming memory)

یکی دیگر از زیرمجموعه های حافظه ضمنی است که شامل استفاده از تصاویر، کلمات یا دیگر محرک ها برای کمک به شناسایی سایر کلمات و عبارات درآینده است.

مثال:

استفاده از رنگ سبز برای به یاد آوردن چمن ها یا قرمز برای به یاد آوردن سیب.

دو نوع حافظه دیگر نیز وجود دارد:

 

حافظه شنوایی(Auditory memory) 

این حافظه به ما کمک می کند تا اطلاعاتی را که از طریق شنیدن صداها به دست می آوریم، نگه داری و حفظ کنیم.

حافظه بینایی-فضایی (Visual-spatial)

این همان حافظه ای است که به کودک کمک خواهد کرد تا تصویر توپ بسکتبال را با کلمه توپ مرتبط سازد. توانایی کودک در زدنِ برچسب «توپ» به آن شی گرد و نارنجی مربوط به این بخش حافظه است.

جمع بندی و خلاصه ای از همه مطالب ارائه شده در فیلم زیر:

  • انواع حافظه حسی

Iconic.M – Echoic.M  – Haptic.M

 

  • انواع حافظه بلند مدت

۱- Explicit.M = Declarative.M

شامل:

Episodic.M (تجربیات شخصی)

Semantic.M (حقایق- رویدادها- اطلاعات عمومی)

 

۲-Implicit.M = Non_Declarative.M

شامل:

Procedural.M

Priming.M

 

میترا تاجیک ، امیرحسین ژیان پور

 

رشد شنیداری کودک

برخی از نوزادان با مشکلات شنوایی بدنیا می آیند، برخی نیز در ابتدا شنوایی طبیعی دارند و با گذر زمان و در طی رشد دچار مشکلاتی در رشد شنوایی می‌شوند. بنابراین مهم است که بدانید با رشد کودکتان باید چه انتظاراتی از او داشته باشید، زیرا مشکلات شنوایی می‌تواند باعث تاخیر در رشد مهارت های زبانی، گفتاری و صوتی شود.

آشنایی با اجزای مختلف گوش انسان بالغ +فیلم 

سوال !

آیا نوزادِ من قبل از تولد می‌شنود؟

گوش های نوزاد شما در حدود هفته ۸ ام بارداری شروع به رشد کرده و حدودا در ۲۴ هفتگی بطور کامل شکل می‌گیرند. اما کودک شما حدود ۱۸ هفتگی هنگامی که استخوان های گوش داخلی و اعصاب منتهی به مغزش به اندازه کافی رشد ‌کردند، شروع به شنیدن اولین صداهای زندگی اش مثل، ضربان قلب شما یا جریان خون عبوری از بندناف می‌کند.

او حتی ممکن است با صداهای بلند وحشت زده شود!

در هفته ۲۵ ام کودک شما می‌تواند شروع به شنیدن صدای شما و شریک زندگیتان کند و به زودی آن ها را تشخیص خواهد داد. بنابراین این دوره، زمان خوبی برای گفتگو با او یا خواندن برای اوست.

یکی از حقایق جالب دیگر اینکه ضربان قلب جنین اغلب هنگام صحبت های مادرش کند می‌شود، حقیقتی که نشان دهنده آن است که او نه تنها صدای مادرش را می شناسد بلکه با آن آرام میشود!

همچنین شما ممکن است متوجه شده باشید که کودکتان در پاسخ به صداها حرکاتی داشته باشد (مثلا ضربه ناگهانی به در)؛ بعضی از پزشکان توصیه می‌کنند که کودک را قبل از تولد با یکسری از صداهای معمول مثل (ماشین لباسشویی یا ظرفشویی) آشنا کنید تا به این صداها عادت کند.

جنین صداها را به چه صورتی می‌شنود؟

زمانی که جنین در رحم در حال رشد است، در معرض هوای آزاد قرار نمی‌گیرد و مایع آمنیوتیک در اطراف او وجود دارد به علاوه تمام لایه های بدن شما و کیسه آب و … بین او و جهان قرار دارد، بنابراین حتی زمانی که گوش هایش بطور کامل رشد کرده باشند باز هم صداها را بصورت خفه شده می‌شنود.

والدین گرامی :

چک لیست زیر میانگین سنی را نشان می‌دهد که در آن اکثر نوزادان و کودکان انواع مهارت های شنیداری، زبانی و گفتاری را کسب می کنند. ممکن است کودک شما تمام مهارت های ذکر شده در یک رده سنی را کسب نکند و آنها با رشد بیشتر در او ظاهر شوند با این وجود درصورت مشاهده انحراف ازین خط طبیعی به متخصص مربوطه مشورت فرمایید.

رشد شنیداری


تولد تا ۳ ماهگی

  • واکنش به صداهای بلند با پریدن دست و پا بصورت رفلکسی (تنها پاسخ معتبر در این سن همین پاسخ های رفلکسی هستند.)
  • هنگام صحبت با او آرام می‌شود یا لبخند می‌زند.
  • به واکه ها(مصوت ها) بهتر از همخوان ها(صامت ها) واکنش نشان می‌دهند.
  • هنگام تغذیه، مکیدن را در پاسخ به صدا شروع یا متوقف می‌کند.
  • صداسازی می‌کند و بنظر میرسد از شنیدن صدای خودش لذت می‌برد.
  • برای نیاز های مختلفش، به شکل های گوناگون گریه می‌کند.
  • در پایان سه ماهه اول بنظر صدای مادرش را تشخیص می‌دهد و با آن آرام می‌شود.

۴ تا  ۶ ماهگی

  • صداها را با سر و چشمانش دنبال می‌کند.
  • به اسباب بازی های صدادار واکنش نشان می‌دهد و بنظر میرسد آنها را دوست دارد.
  • در هنگام هیجان یا ناراحتی صداسازی می‌کند.
  • به تغییرات صدای شما واکنش نشان می‌دهد.
  • اگر صدای مادرش را بشنود ولی بدنبال آن چهره ی فردی دیگر را ببیند، گریه می‌کند.
  • به موسیقی توجه می‌کند.
  • صدای خودش را تقلید می‌کند.
  • به سمت صدای جدید برمیگردد و یا واکنش نشان می‌دهد.

۷ تا  ۹  ماهگی

  • از بازی دالی-موشه و چام چام (بازی با دست ها و شعرخواندن) لذت می‌برد.
  • در حالت نشسته، در جهت صداها می‌چرخد و به آنها نگاه می‌کند.
  • برای جلب توجه صداسازی می‌کند.
  • هنگام صحبت با او توجه می‌کند و گوش می‌دهد.
  • کلمات معمول و پرکاربرد مثل آب را متوجه می‌شود.
  • به اشیا یا تصاویری که دیگران در مورد آنها صحبت می‌کنند، نگاه می‌کند.(Joint attention)
  • پاسخ به در خواست هایی ساده مثل: بیا اینجا
  • به اسم خود، صدای تلفن ، صدای دیگران حتی اگر بلند نباشد واکنش نشان می‌دهد.

۱۰ تا ۱۲ ماهگی

  • با شنیدن موسیقی، جنب و جوش فیزیکی دارد.
  • برای پاسخ به سوالات جستجو می‌کند.
  • بدنبال شی خارج از دیدی که نام آن گفته شده است، می‌گردد.
  • برخی از عبارات رایج را می‌فهمد.

۱ تا ۲ سالگی

  • دستورات ساده یک مرحله ای را دنبال می‌کند مثل: توپ بنداز یا شوت کن
  • به سوالات ساده پاسخ می‌دهد. مثل: بابا کو
  • به شنیدن صدای تلویزیون و رادیو علاقه نشان می‌دهد.
  • با نامیدن اعضای بدن به آنها اشاره می‌کند.
  • حافظه ۲ آیتمی دارد.
  • با نامیدن اشیا آشنا به آنها اشاره می‌کند.
  • سوالات «بله – نه» را متوجه می‌شود.مثل: گرسنه ای؟
  • در اواخر این دوره وقتی از اتاق دیگری او را صدا می‌زنید، میشنود و پاسخ می‌دهد.
  • آنچه را که با توالی خاصی گفته شده است به یاد می‌آورد.(توالی شنیداری) «مثلا: ماهی را در آب بنداز و لاک پشت رو توی چمن.»

۲ تا ۳ سالگی

  • تقریبا برای هرچیزی کلمه ای دارد.
  • از عبارات ۲ یا ۳ کلمه ای استفاده می‌کند.
  • صحبت هایش توسط اعضای خانواده و نزدیکانش قابل درک است.
  • برای جلب توجه یا درخواست اشیا، نام آن ها را می‌گوید.
  • به سوالات ساده مربوط به یک داستان پاسخ می‌دهد.
  • شروع به پردازش شنیداری درمورد چیزهایی که می‌شنود میکند. مثل: درباره شهربازی که دیروز رفتی تعریف کن.

۳ تا ۴ سالگی

  • تلویزیون و رادیو و موسیقی را در همان سطح صدایی که برای اعضای خانواده مناسب است گوش میدهد.
  • داستان ها را به دقت گوش می‌دهد و میتواند آن ها را دوباره تعریف کند.
  • درمورد اتفاقات روزمره اش توضیح می‌دهد.
  • سوالات ساده ی «چه کسی» ، «کجا» ، «کِی» و «چی» را پاسخ می‌دهد.
  • بدون نیاز به تکرار هجاها یا کلمات صحبت می‌کند.
  • اشیا را بر اساس توصیف کردنشان، تشخیص می‌دهد.

۴ تا ۵ سالگی

  • +۵ آیتم از یک داستان آشنا را به یاد می‌آورد.
  • بیشتر مواردی که درخانه یا در مهدکودک به او گفته می‌شود را می‌شنود و درک می‌کند.
  • از جملاتی با جزییات زیاد استفاده می‌کند.
  • از قواعد بدرستی استفاده می‌کند.
  • با کودکان و بزرگسالان به راحتی ارتباط برقرار می‌کند.
  • اکثر صداها را بدرستی تولید می‌کند.
  • از کلمات ریتمیک و قافیه دار استفاده می‌کند.

والدین گرامی :

 

رشد شنیداری

شما چگونه می توانید به رشد شنوایی کودکتان کمک کنید؟

  1. بررسی کنید که آیا فرزند شما می‌تواند بشنود؟
  2. بررسی کنید که آیا به سمت صداها برمی‌گردد؟
  3. به مشکلات گوش و عفونت ها توجه داشته باشید و به پزشک مراجعه کنید.
  4. به فرزندتان پاسخ دهید.
  5. وقتی صدایی تولید می‌کند به او نگاه کنید.
  6. با او صحبت کنید.
  7. صداهای تولیدی او را تقلید کنید.
  8. وقتی می‌خندد، شما هم بخندید.
  9. تقلید فعالیت ها و بازی هایی مثل دالی موشه، دست زدن، بای بای کردن، بوس فرستادن را به او آموزش دهید. این کارها توجه و نوبت گیری را به او آموزش می‌دهد.
  10. در مورد کارهای روزانه خود با او صحبت کنید.
  11. در مورد جایی که می‌روید و کاری که می‌خواهید انجام دهید برای او توضیح دهید. «مثلا: به خونه ی مامان بزرگ میریم، اونجا قراره آش بپزیم.»
  12. صدای حیوانات را به او آموزش دهید.
  13. با زبانی که برای او راحت تر است با او صحبت کنید.

 امیدواریم که مطالب مربوط به رشد شنیداری کودک و به دنبال آن رشد سایر مهارتهای زبانی و گفتاری وابسته به آن مورد استفاده و توجه شما عزیزان قرار گرفته باشد.

در صورت عدم ظهور هریک از این مهارتهای رشدی، در محدوده ی سنی ذکر شده به متخصص مربوطه مراجعه کنید و راهنمایی های لازم را دریافت نمایید.

میترا تاجیک