نوشته‌ها

رفلکس‌های حیاتی

در سری جدید مطالب وبسایت برین پلاس، مجموعه ای از مقالات در حوزه رفلکس های حیاتی کودکان ارائه شده است.

آیا تاکنون اتفاق افتاده که دستتان به یک جسم داغ یا تیز برخورد کرده و خیلی زود آن را عقب بکشید؟

یا وقتی چیزی به چشمتان نزدیک می‌شود شروع به پلک زدن کنید!

این‌ها مثال‌هایی از حرکاتی هستند که اتفاق افتادن آنها تحت اختیار و اراده‌ی ما نیست که به آنها رفلکس می‌گویند.

تعریف جامع و دقیق‌تر از رفلکس به این صورت است :

پاسخ‌های اتوماتیک و غیرارادی هستند که الگوی مشخصی دارند و توسط محرک‌های خاصی ایجاد می‌شوند.

 

رفلکس‌ها انواع مختلفی دارند:

  • بعضی از آنها ابتدای کودکی بوجود آمده و پس از مدتی ازبین می‌روند.
  • اما بعضی دیگر (مانند مثال‌های ذکر شده در ابتدای مطلب) حذف نمی‌شوند و تا پایان عمر پابرجا هستند.

اهمیت بررسی رفلکس ها

هدف کلی از بررسی و ارزیابی این نوع رفلکس‌ها تشخیص وجود اختلال و تاثیر آن بر رشد کودک است؛ زیرا بسیاری از رفلکس‌های دوران نوزادی و ابتدای کودکی در زمان خاصی بوجود می‌آیند و سپس ازبین می‌روند. حضور آنها بعد از زمان خاصی ممکن است نشان دهنده وجود ضایعات مغزی باشد.

مطلب پیش رو به بررسی رفلکس‌های حیاتی از نوزادی تا کودکی می‌پردازد.


 Grasp

این رفلکس در کف دست‌ها و پاها بررسی می‌شود.

  • در کف دست باید فشار ملایم توسط یک شیء یا انگشت آزمون‌گر از قسمت پایینی انگشت کوچک به سمت وسط وارد شود؛ در این صورت انگشتان نوزاد جمع شده و کودک شیء یا انگشت  را می‌گیرد و در مقابل برداشتن شیء مقاومت می‌کند.
  • برای بررسی کف پا فشار باید از زیر پنجه وارد شود و به سمت مرکز برود؛ واکنش کودک خم کردن انگشتان به سمت داخل است.

این رفلکس از بدو تولد مشاهده شده و تا ۳-۴ ماهگی ادامه می‌یابد.

رفلکس در کودکان


Sucking

این رفلکس مربوط به دهان است.

به این صورت که لب‌های کودک را با یک انگشت تحریک می‌کنیم؛ سپس لب کودک به صورت مک زدن حرکت می‌کند. این رفلکس هنگامی که سینه مادر یا سرشیشه به لب‌های کودک برخورد می‌کند کمک کننده است تا تغذیه کودک انجام شود (این رفلکس معمولا هنگامی که کودک سیر باشد مشاهده نمی‌شود).

این رفلکس از بدو تولد دیده می‌شود و تا ۳-۴ ماهگی ادامه پیدا می‌کند.

رفلکس در کودکان


Rooting

این مورد از رفلکس‌های مربوط به دهان است.

با تحریک اطراف لب، کودک لب یا زبانش را به سمت تحریک شده می‌چرخاند. این حرکات می‌توانند با چرخش سر به سمت ناحیه‌ای که تحریک شده همراه باشند. این رفلکس باعث می‌شود تا نوزاد جهت سینه را شناسایی کند.

این رفلکس از تولد تا ۳-۴ ماهگی دیده می‌شود.


Walking/Stepping

این رفلکس با نگه داشتن کودک در وضعیت عمودی و بر روی زمین آغاز می‌شود.

به طوری که وقتی کف پا با زمین برخورد می‌کند پاها به طور متناوب جمع و باز می‌شود و حرکتی همانند راه رفتن صورت می‌گیرد.

این رفلکس تا ۶ الی ۸ هفتگی حذف می‌گردد و با پیشرفت و تکامل آن به تدریج راه رفتن کودک پایه ریزی می‌شود.

رفلکس در کودکان


Galant

برای بررسی این قسمت باید کودک به وضع دمر (خوابیده به شکم) قرار بگیرد و کنار طرفی ستون فقرات تحریک شود. در این صورت تنه در جهتی که تحریک انجام شده منقبض می‌شود.

این رفلکس تا ۳ماهگی از بین می‌رود.

رفلکس در کودکان


Flexor withdrawal

برای بررسی این مورد کودک باید به پشت خوابیده، سر در وسط و امتداد بدن باشد و دست‌ها و پاها باز باشند.

برای ایجاد این رفلکس باید کناره خاجی کف پا توسط شیء تحریک شود؛ مشاهده می‌شود که پایی که تحریک شده به سمت شکم جمع می‌شود درغیراین صورت باید توسط متخصص بررسی شود.

این رفلکس تا ۲ماهگی وجود دارد و بعد از آن از بین می‌رود.


Extensor Thrust

جهت ایجاد این رفلکس نوزاد باید به پشت خوابیده و سر صاف و در امتداد بدن باشد و یک پا به سمت شکم خم و دیگری صاف باشد. با تحریک کناره خاجی پا همان پایی که خم شده صاف می‌شود.

این مورد نیز تا ۲ماهگی وجود دارد.


 

در ادامه رفلکس های حیاتی دیگری را در کودک مورد بررسی قرار خواهیم داد.

 

بهار بحرینیان

انواع توجه

در سالهای اخیر با پیشرفت علوم تکنولوژی، تقریبا همه افراد از طریق اینترنت و بسترهای مربوط به آن مطالبی درمورد اختلالات همراه یا نقص توجه و تمرکز و بیش فعالی مطالعه کرده اند و اطلاعاتی  هرچند محدود در این زمینه ها دارند. زمانی که والدین اطلاعات کافی درمورد رشد کودک خود و سطوح متناسب با سن او را نداشته باشند، انتظاراتی فراتر از حد توانایی کودک خود خواهند داشت که این مساله زمینه ساز نگرانی آن‌ها و شک در مورد نقص توجه و تمرکز کودکشان می‌شود.

سوالاتی که در این زمینه ممکن است وجود داشته باشد:

نوزاد در بدو تولد چه واکنشی به صداها باید داشته باشد؟

از چه زمانی می‌تواند به چهره و صدای افراد مختلف واکنش نشان دهد؟

کودک در چه سنی میتواند بصورت مستمر بازی را ادامه دهد؟

و سوالات مشابه دیگر…

 

توجه برای درک و یادگیری نه تنها در کودکان بلکه تا پایان عمر هر فردی ضروری است. توجه انواع مختلفی دارد که قبل از معرفی، سطوح توجه باید شناخته شوند.
ارزیابی سطح توجه و تمرکز در کودکان توسط درمانگران باید در محیطی بدون محرک های اضافی و مهم تر از آن با توجه به ظرفیت و توانایی کودک انجام شود.­­

انواع توجهانواع توجه

در  تقسیم بندی های بالینی ،­برای انواع توجه موارد زیر ارائه می‌شود :

توجه متمرکز

نوعی از توجه که دربرگیرنده واکنش پایه ای کودک به انواع محرک های محیطی مثل محرک های شنوایی، بینایی یا لمسی است.

  • مثلا زمانی که نوزادان با شنیدن صدایی سر خود را می‌چرخانند در واقع این نوع از توجه را نشان می‌دهند.

توجه پایدار

عبارت است از نگه داشتن توجه کودک بر روی یک موضوع مشخص در حین انجام یک فعالیت هوشیارانه!

  • برای مثال زمانی که کودک شروع به بازی با یک ابزار خاص مثل لگو ها می‌کند، ادامه دادن بازی مستلزم وجود این نوع از توجه می باشد.

توجه انتخابی

این نوع توجه یعنی بی توجهی نسبت به انواع موارد حواس پرت کن! به گونه ای که کودک بتواند با وجود اینکه ماشین مورد علاقه اش روی میز است، بازی خود را ادامه دهد و کامل کند.

  • مثال این نوع توجه در فعالیت های روزمره بزرگسالان به وفور دیده می‌شود، مثلا در جمعی از افراد انتخاب کنیم که توجهمان را فقط روی صحبت یکی از افراد حاضر متمرکز کنیم!

توجه جایگزین

نوع چهارم توجه در این نوع طبقه بندی به نام توجه جایگزین معروف است. این توجه در سن مدرسه بروز می‌کند.

  • زمانی که کودک باید به صدای معلم گوش دهد و همزمان پاسخ سوال را نیز بنویسد. یا در مورد بزرگسالان اگر از آن‌ها خواسته شود که حین سخنرانی نکات مهم را یادداشت کنند؛ این توانایی نیازمند سطح مناسبی از این نوع توجه می‌باشد.

توجه تقسیم شونده

نوع اخر توجه در این تقسیم بندی، توجه تقسیم شونده است.

  • تصور کنید فرد می‌گوید که ” من می‌توانم دو کار را همزمان باهم انجام دهم!”. غالبا در این شرایط یکی از فعالیت ها نیاز کمتری به فکر کردن و تمرکز دارد.

به صورت کلی توجه  متمرکز و توجه پایدار سطوح پایین‌تر و بقیه موارد سطوح بالاتر توجه را شامل می شود.


در جدول زیر سطوح مختلف توجه ارائه شده است. ابتدا به زبانی ساده‌تر سطوح توجه نوزادان جهت استفاده و رفع دغدغه های احتمالی مادران آماده شده است. همچنین میتوان جهت راهنمایی احتمالی برای مراجعه به درمانگر از آن استفاده کرد.

جدول دوم شامل سطوح توجه ارائه شده توسط پژوهشگری به نام رینل می باشد. سطوح توجه رینل ملاکی مناسب و شناخته شده در بین درمانگران است که می‌توان برای ارزیابی بالینی از آن استفاده کرد.


انواع توجه

میانگین طول مدت توجه با توجه به سن کودک

 

۱ ۱ تا ۳ ماهگی  وقتی بیدار می‌شود به اطراف نگاه می‌کند، بر اجسام بزرگ و براق تمرکز می‌کند اما نمی‌تواند توجه خود را به سمت دیگری تغییر دهد.
۲  دوره ۴ ماهگی  می‌تواند تغییر توجهش را کنترل کند یعنی توجهش را از سمتی به سمت دیگر ببرد. درواقع توجهش معطوف تر می‌شود.
۳  ۴ تا ۷ ماهگی توجه بینایی کودک تحت تاثیر جسم جدید است. دقت بینایی و دید دو چشم در ۶-۷ ماهگی مانند بزرگسال می‌شود.
۴ ۸ تا ۱۵ ماهگی هر اتفاق یا حرکت جدیدی می‌تواند حواس کودک را پرت کند اما به طور معمول می‌تواند برای یک دقیقه یا کمی بیشتر نسبت به یک اسباب بازی یا یک فعالیت توجه خود را حفظ کند.
۵  ۱۶تا ۱۹ ماهگی  کودک شما قادر است به مدت ۲تا۳ دقیقه به یک فعالیت ساختار یافته توجه کند. فرزند شما ممکن است نتواند مداخلات کلامی یا بینایی را تحمل کند.
۳ ۲۰ تا ۲۴ ماهگی حواس کودک شما هنوز به راحتی با صداها منحرف می‌شود، اما می تواند به مدت ۳-۶ دقیقه با همراهی یک بزرگسال یا بدون همراهی بزرگسال به فعالیت خود ادامه دهد.
۴  ۲۵تا ۳۶ ماهگی  کودک به طور متوسط می‌تواند ۵ تا ۸ دقیقه به اسباب بازی یا فعالیت خود توجه کند. علاوه بر آن او می‌تواند توجه خود را پس از صدای بزرگسالی که او را می‌خواند تغییر دهد و سپس توجه خودرا به فعالیت قبلی بازگرداند.
۵ ۳۶ تا ۴۲ ماهگی  کودک می‌تواند ۸تا ۱۰ دقیقه بر یک فعالیت مستمر متمرکز شود و همچنین توجه خود را بین صحبت کردن با یک بزرگسال و فعالیتی که انجام می‌داده، تقسیم کند.

سطوح توجه رینل شامل شش سطح می‌باشد که با توجه به سن و ظرفیت کودک ارائه شده است.

 

سطح اول  تولد تا یک سالگی  کودک توجهی گذرا و سطحی به وقایع دارد و با هر محرک جدیدی توجه اش منحرف می‌شود.
سطح دوم  یک تا دو سالگی به فعالیتی که انتخاب می‌کند توجه می‌کند در عین حال دوست ندارد کسی در کار او مداخله ای به ویژه از نوع کلامی بکند.

توجه یک کاناله است (بینایی یا شنیداری).

در این سن می‌تواند محرک های دیگر را به دلیل توجهی که به فعالیت مورد نظر دارد نادیده بگیرد.

سطح سوم  دو تا سه سالگی توجه همچنان یک کاناله است.

به فعالیتی که توسط بزرگسال انتخاب شده توجه می‌کند اما کنترل توجه برایش سخت است.

چنانچه فرد بزرگسال حین بازی کودک وارد شود نمی‌تواند به طور همزمان هم به بزرگسال توجه کند و هم به بازی ادامه دهد.

در متمرکز کردن توجه برای اجرای فعالیتی که توسط دیگران انتخاب شده باید از بزرگسالان کمک بگیرد.

سطح چهارم  سه تا چهار سالگی توجه یک کاناله است اما کنترل آن برای کودک ساده تر شده است.

می‌تواند توجهش را بین بزرگسال و فعالیت جابه جا کند.

راهنمایی های کلامی بزرگسال می تواند به او در اجرای فعالیت کمک کند.

سطح پنجم  چهار تا پنج سالگی می‌تواند به مدت کوتاه توجه را یکپارچه کند (دو کاناله)

با این وجود دامنه توجه محدود است.

کودک می‌تواند بدون اینکه با نگاه کردن به گوینده خللی در رفتار و فعالیتش ایجاد شود به دستورات گوش دهد.

در این سن کودک حین بازی صحبت می‌کند و درواقع از زبان برای کنترل بازی استفاده می کند.

سطح ششم  پنج تاشش سالگی توجه یکپارچه شده و به خوبی قابل کنترل است بنابراین کودک برای ورود به مدرسه آماده شده است.

در این سن کودک زبان را درونی کرده و لازم نیست برای کنترل رفتار از زبان استفاده کند.


حال که متوجه شدید کودکتان در چه سنی باید باید چه میزانی از توجه را نشان دهد، یکی از سوالاتی که ممکن است برایتان پیش آید این است که که اگر میزان توجه او کمتر از حد معمول باشد چه باید کرد؟!

در ادامه با برین پلاس همراه باشید…

 

احمدرضا آیین پور

محمد حسین حمداللهی

رشد بینایی و تماس چشمی

اهمیت ارتباط اجتماعی و کنش و واکنش با دنیای اطراف بر هیچکس پوشیده نیست. شکل گیری ابزارها و شیوه های این ارتباط از همان سالهای اولیه زندگی پایه ریزی می‌شود. نقش والدین و محیط زندگی کودک در هرچه بهتر شکل گرفتن تماس چشمی و قوه بینایی اگر از خود کودک بیشتر نباشد، قطعا کمتر نیست.

یکی از کارآمدترین ابزارهای انسان برای ارتباط، تماس چشمی و استفاده از قدرت بینایی برای انجام این مهم است.

کودک تازه به دنیا آمده دید مبهمی نسبت به دنیای اطراف خودش دارد و در طول سال ها در معرض محرک‌های مختلف قرار گرفتن و البته رشد عصبی_حرکتی، به مرور تصویر واضح تری از دنیای اطراف خودش خواهد ساخت.

طبیعتا سال اول زندگی کودک حاوی مهمترین تغییرات در مسیر رشد و  تکامل بینایی کودک و ساخت تصویر روشنی از دنیای اطراف خودش است. این تصویر در تعامل کودک با دنیای اطراف خودش نقش حیاتی خواهد داشت. در نهایت تعامل کودک با دنیای اطراف با استفاده از تماس چشمی و تکامل بینایی به رشد و بالندگی کودک در سایر جنبه ها نیز کمک شایانی خواهد کرد.

رشد بینایی

۱ ماهگی

سیستم عصبی نوزاد تازه به دنیا آمده هنوز به طور کامل رشد نیافته است. حس شنوایی نوزاد در همان دوران جنینی و در رحم مادر تکامل می‌یابد اما حس بینایی اینگونه نیست. نوزاد تازه به دنیا آمده دید مبهمی نسبت به دنیای اطراف خودش دارد و تقریبا همه چیز را بصورت تار می­‌بیند.

نوزاد حتی در تشخیص رنگ ها نیز به همین صورت عمل می­‌کند و رنگها را به صورت سیاه و سفید می‌بیند. در ابتدا حساسیت مردمک چشم نوزاد نسبت به نور دریافتی نیز بسیار بالاست اما رفته رفته این حساسیت پایین آمده و نوزاد تحمل بیشتری در دریافت نور و رنگ از دنیای اطراف خودش نشان خواهد داد. به تدریج روند تکامل این حس به پیش می‌رود و نوزاد درک واضح تری نسبت به دنیای اطراف خودش پیدا می‌کند.

در هفته اول دید کودک به حدود ۳۰سانتی متر می‌رسد و این فاصله تقریبا با فاصله صورت مادر با نوزاد هنگام شیر دادن برابر است. سپس کودک می‌تواند به تدریج چهره ها را تشخیص دهد. البته هرچه این چهره ها بیشتر در معرض دید کودک قرار گیرند قاعدتا کودک بهتر آنها را به خاطر خواهد سپرد.

به طبع آن ابتدا کودک قادر به تشخیص چهره پدر و مادر و سایر نزدیکان خودش خواهد بود. این اتفاق تقریبا در پایان هفته دوم نوزادی رخ خواهد داد. در این زمان کودک به کسانی که در حوزه دید او قرار گیرند خیره خواهد شد.

در هفته سوم کودک به میزان بیشتری به محیط اطراف خود دقت خواهد کرد و به مدت بیشتری خیره خواهد ماند.

در پایان ماه اول میتوان انتظار داشت که کودک با مادرش تماس چشمی برقرار کند و دریچه های جدیدی از ارتباط با دنیای اطراف برقرار کند. البته بازه زمانی برقراری ارتباط چشمی حتی تا ۸ هفتگی هم ممکن است طول بکشد

 سایر توانایی های کودک در پایان ماه اول:

  1. برگشتن به سمت منبع نور
  2. دنبال کردن اشیا به صورت افقی
  3. تشخیص و تمرکز بر روی صورت افراد

۲تا ۳ ماهگی

در دوماه اول هماهنگی بینایی نوزاد چندان بالا نیست اما پس از دو ماه به تدریج میزان این هماهنگی بالاتر می‌رود. نوزاد در این زمان حساسیت و کنجکاوی بیشتری نسبت به محیط اطراف خود نشان خواهد داد.

به طبع توانایی نوزاد برای مواردی نظیر:

  1. افزایش تعادل بین دو چشم
  2. افزایش هماهنگی دو چشم برای ردیابی اشیا
  3. ارتباط چشمی با افراد بالاتر می­‌رود

در این بازه رفته رفته حرکات چشم کودک در عین حال که افزایش می‌یابد، منظم تر و هماهنگ تر هم می‌شود. کودک رفته رفته می‌تواند هر دو چشم خود را بر روی یک جسم ثابت نگه دارد و برای تمرکز بر روی اجسام بدون چرخش دادن سر خود تنها از حرکات چشمانش استفاده کند. در عین  حال حرکات افقی و نیز حلقوی اجسام را با چشمان خود دنبال می‌کند.

در پایان ۳ ماه کودک علاقه بیشتری به تماشای اجسام هندسی نظیر اجسام حلقوی نشان می‌دهد. در این سن کودک می‌تواند متوجه دست و پای خود شده و تدریجا هماهنگی میان حرکات چشم و بینایی نوزاد با حرکات دست و پا نیز بالاتر می‌رود. یکی از نتایجش می‌تواند تکان دادن دست ها و پاهایش با دیدن یک جسم خاص باشد.

کودک در ۲ ماهگی با استفاده از قدرت بینایی خود توانایی بیشتری برای تشخیص چهره ها و افراد نشان می‌دهد. از دیدن چهره ها و افراد آشنا لذت می‌برد و اولین لبخند را در واکنش به دنیای اطراف نشان می‌دهد. و به طبع آن اشتیاق بیشتری به تماس چشمی با دنیای اطراف نشان می‌دهد.

در نظر داشته باشید :

از آنجایی که در این بازه توجه نوزاد نسبت به محرک های سمعی_بصری افزایش یافته، می‌توان با استفاده از آویزان کردن این محرک ها از جمله عروسک های رنگی روی تخت نوزاد به تقویت بینایی نوزاد کمک کرد.

محدوده دید نوزاد در این سن حدود ۳۰سانتی متر و در یک حوزه ۱۸۰درجه ای میباشد.

رشد بینایی


۴تا۶ ماهگی

۶ماهگی نوزاد همزمان است با تغییرات و پیشرفت های شگرف در مراکز بینایی مغز کودک که به نوزاد کمک خواهد کرد که واضح تر ببیند و چشمان خود را سریع تر و دقیق تر حرکت داده و اجسام متحرک را با چشمان خود زیر نظر گرفته و دنبال کند.

از ابتدای این بازه سنی به تدریج دقت و عمق بینایی کودک افزایش یافته و میدان دید او نیز گسترده تر می‌شود، این مساله به نوزاد این امکان را می­‌دهد درک عمیق تری از محیط اطراف خود داشته باشد.

هماهنگی میان چشم و سایر اعضای بدن از جمله دست های کودک در این زمان تدریجا بیشتر می­‌شود. این مساله به کودک این امکان را می­‌دهد که اشیا را راحت تر مکان یابی کرده و آنها را در دست بگیرد.

در حیطه بازی نیز نوزاد با استفاده از این توانایی به تدریج راحت تر می­‌تواند دست و پای خود را تکان داده و با اسباب بازی ها بازی کند. همچنین نوزاد به تدریج می‌تواند چشم هایش را مستقل از سر تکان داده و اشیا را دنبال کند.

تصور کنید در این زمان اسباب بازی از دستان کودک بیفتد، نوزاد شما باید قادر به دنبال کردن آن با استفاده از چشمانش باشد. به تدریج دنبال کردن اشیای کوچکتر نیز به توانایی های کودک اضافه خواهد شد. همچنین از ۵ ماهگی کودک به دستان خودش علاقه نشان می­‌دهد و حرکات انگشتانش را در حین بازی زیر نظر خواهد گرفت.

از حدود ۴ ماهگی کودک به تدریج می­‌تواند رنگ ها را واضح تر ببیند و رنگ های تندتر را تشخیص دهد. حتی می‌توان اظهار داشت که رفته رفته از این لحاظ همانند بزرگسالان عمل کرده و البته قادر خواهد بود همه رنگ های موجود در رنگین کمان را تشخیص بدهد.

والدین گرامی:

مجموعه این توانایی ها به شما این امکان را می‌دهد که در این بازه سنی اولین معاینه چشمی و بینایی را روی کودک انجام دهید که این خود نقطه عطفی در روند رشد کودک می‌باشد.

یک آزمایش ساده برای درک توانایی های بینایی کودک در این زمان می‌­تواند قرار دادن جسم مورد علاقه کودک در طرفین او به گونه ای که نسبت به آن دید نداشته باشد و کودک باید با تکان دادن خود وضعیتش را نسبت به آن جسم تنظیم کند.

با قوی تر شدن ماهیچه های چشم نوزاد در این سن و ارسال پیام هایی از جانب مغز هماهنگی میان چشم های کودک افزایش یافته و به تدریج دید دو چشمی پیدا می‌کند. سپس کودک قادر خواهد بود مردمک چشمان خود را همزمان به چپ یا راست تکان دهد.

هشیاری نوزاد نیز نسبت به محیط خود بیشتر می­‌شود و همچنین نسبت به انعکاسات و تحرکات محیطی حساس تر می‌شود.

توانایی های بینایی کودک در پایان ۶ ماهگی:

  1. افزایش مدت زمان تمرکز
  2. تشخیص دادن بطری و هدایت آن به سمت دهان خودش
  3. دیدن خودش در آینه
  4. افزایش علاقه به اجسام و اسباب بازیهای رنگی

۷تا۱۰ماهگی

به تدریج کودک از دنیای تار و مبهم خود فاصله گرفته و دنیای اطراف را واضح و دقیق می­‌بیند. درک فاصله و عمق برای کودک راحت تر شده و در پرتاب اشیا نیز دقیق تر می­‌شود. خودش کم کم می‌تواند به سمت اشیای مورد علاقه اش حرکت کرده و دستش رابه سمت آنها دراز کند. انجام دادن بازی هایی مثل دالی موشه نیز که بینایی نقش مهمی در آنها دارد، اندک اندک به توانایی های کودک اضافه می­‌شود .

سایر توانایی های بینایی کودک در این سن :

  1. علاقه نشان دادن به تصاویر
  2. توجه بیشتر به اشیای کوچک
  3. تشخیص بهتر در مورد اشیایی که پنهان شده اند
  4. افزایش آگاهی از بدن خود
  5. تشخیص بهتر و بیشتر رنگها

رشد بینایی کودک از ۱۰ ماهگی تا ۳ سالگی + فیلم  .

 

کمال بنام

تاثیر بازی بر کودک

 

پس از مطالعه و بررسی انواع بازی (کلیک کنید)، مساله مهمی که نیاز به شرح و بررسی دارد این است که انواع بازی های مختلفی که معرفی شد چه تاثیراتی می‌توانند بر روی کودکان داشته باشند.

تاثیر بازی

تاثیرات بازی بی هدف

  • بازی بی هدف بر رشد اعتماد به نفس و شناخت محیط توسط کودک تاثیر گذار است.
  • این نوع بازی پایه و شروعی برای انواع دیگر بازی است.

تاثیرات بازی انفرادی

  • به کودکان این فرصت داده می‌شود با آزادی عمل کامل از خیال پردازی استفاده کنند.
  • موجب میشود کودک توانایی های بدنی و ذهنی را یاد بگیرد و تمرین کند.
  • کودک کاملا درگیر یک فعالیت می­‌شود و قرار گرفتن در روند انجام یک کار را تجربه می‌کند.
  • به کمک این نوع بازی می‌توانند جستجو کنند، خلاقیت به خرج دهند و یاد بگیرند اشیا چگونه کار می­‌کنند.
  • برای ایجاد قوانین خود توانمند می‌شوند و حاکم بازی می‌شوند!
  • کودک در معرض انتظار بقیه افراد قرار نمی­‌گیرد و این مساله در روند رشد نکته مثبتی محسوب می‌شود.

آشنایی بیشتر با بازی انفرادی در کودکان:

بازی انفرادی به این معنا نیست که کودک شما منزوی است، بلکه مسیری است برای یادگیری بیشتر توسط کودک.


تاثیرات بازی تماشاگر

  • کودکان دانش شخصی به دست می‌آورند.
  • تعامل کردن را تمرین می‌کنند و فرصتی پیدا می‌کنند که تجربه های شناختی را از رفتار دیگران یاد بگیرند و برای خود اصلاح کنند.
  • اطلاعاتی را ذخیره می‌­کنند که بعدها می‌توانند در روند رشد حرکتی، جسمی، کلامی، احساسی و اجتماعی به کار ببرند.
  • این مرحله این امکان را فراهم می‌کند که پیش از وارد بازی شدن، یادگیری صورت گیرد.

تاثیرات بازی موازی

  • موجب می‌شود کودکان شروع به استفاده از نماد در بازی خود کنند (بازی نمادین)، مثلا یک چوب را به عنوان شمشیر به کار گیرند.
  • همچنین شروع به علت یابی می‌­کنند که ممکن است با آزمون و خطا همراه باشد.
  • از بزرگسالان و سایر کودکان تقلید می­‌کنند.

بازی موازی پلی است به سمت فعالیت های بیشتر وپیچیده تر.


تاثیرات بازی وابسته

  • همکاری بین کودکان را ارتقا می‌بخشد.
  • روند اجتماعی شدن از طریق بازی با دیگران را بهبود می­‌بخشد.
  • حل مسئله را در کودکان بهبود می‌دهد و موجب افزایش تعداد سوالاتی در قالب /چگونه/ /چطور/ و /چرا/ توسط کودک می‌شود.
  • پیشرفت سطوح زبانی را تسهیل می‌­کند.
  • علت یابی توسط کودک را افزایش می‌­دهد.
  •  تلاش کودک برای بازی با سایر کودکان را افزایش می‌دهد و نتیجتا توانایی دوست یابی را در کودکان افزایش می­‌دهد.
  • در این دوره بازی تقلیدی به میزان زیادی دیده می­‌شود.

تاثیرات بازی مشارکتی

  • شنوایی و گفتار به خوبی پیشرفت می­‌کند و تقویت می­‌شود.
  • کودک از طریق این نوع بازی می­‌تواند ایده های خود را با دیگران به اشتراک بگذارد.

⇓⇓ بازی مشارکتی کودکان ⇓⇓

ارتباط برقرار کردن حین بازی در این مرحله بسیار کلیدی است.


محمدرضا مبصری

رشد گفتار از ۲ تا ۵ سالگی

پس از بررسی رشد گفتار کودکان تا ۲ سالگی (کلیک کنید)، اکنون میخواهیم بدانیم کودکان ۲ تا ۵ ساله چگونه مسیر رشد طبیعی گفتاری خود را طی خواهند کرد.

رشد گفتار

۲ تا ۳ سال

  • خزانه واژگان بیانی حدود ۱۰۰ تا ۳۰۰ کلمه ای.
  • خزانه واژگان درکی حدود ۵۰۰ تا ۹۰۰ کلمه ای.
  • ۵۰ تا ۷۰ درصد گفتار کودک قابل درک است.
  • از جملاتی کوتاه استفاده می‌کنند.
  • جملات ۳ کلمه ای بکار می‌برند.
  • گفتار دقیق تر می‌شود اما ممکن است هنوز بعضی از صداها را بطور کاملا صحیح تولید نکنند و غریبه ها نتوانند هرآنچه کودک می‌گوید، متوجه شوند.
  • دستورالعمل های ساده را دنبال می‌کنند، مثل : خرسی را روی تخت بزار .
  • برخی مفاهیم فضایی و مکانی را می‌شناسند و به درستی بکار می‌برند، مثل : در- روی
  • با اعضای خانواده خود گفت و گو می‌کنند.
  • به داستان ها گوش می‌دهند.
  • به سوالات ساده پاسخ می‌دهند.
  • شروع به استفاده از ضمیرهایی مثل: /من/ یا /تو/ می‌کنند.
  • استفاده از ضمایر مربوط به خود، مثل : /مال من/
  • شروع به استفاده از کلمات جمع می‌کنند، مثل : کفش ها
  • از افعال ساده ی گذشته استفاده می‌کنند.

زمان هشدار

  1. کودکتان به جای پاسخ به پرسش ساده شما، تنها از خود صدا در می‌آورد!
  2. شما و نزدیکان به سختی صحبت های کودکتان را متوجه شوید.
  3. فرزند شما بیش از ۲ کلمه را در کنار هم قرار نمی‌دهد.
  4. تلاش های ناموفقی برای صحبت کردن دارد.
  5. به خوبی گوش نمی‌دهد.

در صورت بروز این موارد حتما متخصص گفتار و زبان را مطلع سازید.

۳ تا ۴ سال

  • خزانه واژگان بیانی حدود ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ کلمه ای.
  • خزانه واژگان درکی حدود ۱۲۰۰ تا ۲۰۰۰ کلمه ای.
  • بیشتر کودکان از جملات ۴ تا ۶ کلمه ای استفاده می‌کنند.
  • دستورالعمل هایی مثل: «اینو برام درست کن» را می‌گویند.
  • سوالاتی در قالب «چرا – کجا – چی » می‌پرسند.
  • درمورد کارهایی که انجام داده اند، صحبت می‌کنند و تقدم و تاخر رویداد ها را رعایت می‌کند.
  • داستان می‌گویند یا شعر می‌خوانند.
  • با خودشان یا اسباب بازی هایشان صحبت می‌کنند.
  • اشیا را همانند غذاها یا لباس ها دسته بندی می‌کنند.
  • غریبه ها نیز میتوانند بسیاری از صحبت های آنها را بفهمند.
  • قادر به توصیف کاربرد اشیا هستند، مثل: ماشین یا چنگال
  • ایده ها و احساسات خود را بیان می‌کنند نه اینکه صرفا در مورد اشیا اطرافشان صحبت کنند.
  • برخی رنگ ها را می‌شناسند و اسم آن ها را می‌دانند.
  • عملکرد اشیا را می‌دانند.
  • قیاس های کلامی ساده را بیان می‌کنند.

زمان هشدار

  1. فرزند شما کلمات را تکرار می‌کند ولی بنظر می‌رسد درکی از آنها ندارد.
  2. افراد دیگر به سختی متوجه می‌شوند که کودکتان چه می‌گوید.
  3. فرزندتان کلمات را در جایگاه های غیرعادی بکار می‌برد.

در این صورت حتما به متخصص گفتار و زبان مراجعه کنید.

رشد گفتار

۴تا ۵ سال

  • گفتار کودک قابل فهم است ولی در تلفظ کلمات طولانی مشکل دارند.
  • نحوه انجام کارها مانند نقاشی کشیدن را توصیف می‌کنند.
  • مواردی که به یک دسته بندی تعلق دارند مانند حیوانات یا وسایل نقلیه را لیست می‌کنند.
  • به سوالات /چرا/ پاسخ می‌دهند.
  • از جمله های ۴ تا ۸ کلمه ای استفاده می‌کند.

۵سالگی

  • خزانه واژگان ۱۰۰۰۰ کلمه ای و بیشتر
  • بیشتر کودکان از جملاتی مانند بزرگسالان استفاده می‌کنند.
  • قادر به تولید صحیح اکثر صداها هستند.
  • از جملات مرکب و پیچیده استفاده می‌کنند.
  • قادر به توضیح معنی برخی کلمات هستند.
  • از جملات برای توصیف اشیا و موقعیت ها استفاده می‌کنند.
  • نحوه حل یک مشکل ساده را توضیح می‌دهند.
  • می توانند تا ۱۰ یا بیشتر بشمارند.

زمان هشدار

  1. فرزند شما از جملات کاملی استفاده نمی‌کند.
  2. کودکتان دوست ندارد با دیگران صحبت کند.
  3. فرزندتان در دنبال کردن دستورالعمل ها مشکل دارد.

در این شرایط حتما متخصص گفتار و زبان را مطلع نمایید.

نگاهی کوتاه به روند رشد گفتار کودک از تولد تا پنج سالگی  :

رشد گفتار

«روند بیان ضمایر شخصی»

من – اون

تو – شما

اینا

ما

اونا

«روند بیان ضمایر مشترک»

خودم – خودت

خودش

خودمون – خودتون – خودشان

«روند کاربرد انواع قیدها»   

قید مکان

قید زمان

قید حالت

صفت برتر

صفت توصیفی منفی

«روند کاربرد انواع صفت»

صفات توصیفی

صفت اشاره

صفت شمارشی

در صورت مشاهده هرگونه انحراف از طیف طبیعی با متخصص مشورت نمایید.

 

میترا تاجیک

انواع حافظه

برای بررسی انواع حافظه نخستین نکته ای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که ۳ نوع حافظه وجود دارد:

  • حسی
  • کوتاه مدت
  • بلند مدت

پردازش اطلاعات از حافظه حسی شروع می‌شود به سمت حافظه کوتاه مدت حرکت می‌کند و درنهایت به حافظه بلند مدت منتقل می‌شود.

انواع حافظه

۱.حافظه حسی (sensory memory)

حافظه حسی کوتاه ترین نوع حافظه ماست و بسیار زود گذر است. حافظه حسی همانطور که از اسمش پیداست، به عنوان یک میانجی برای محرک هایی که از طریق حواس پنج گانه ما دریافت شده اند؛ عمل می‌کند. این محرک ها برای لحظه ای کوتاه -به طور معمول کمتر از نیم ثانیه- حفظ می‌شوند.

مثل یک تصویر، یک رایحه یا یک صدا.

حافظه حسی دارای سه زیر شاخه اصلی است:

 

  • حافظه نمادین(Iconic memory)

این حافظه به خاطرات بصری (بینایی) مربوط است. حافظه نمادین بسیار زودگذر است و به این صورت عمل میکند که مغز شما تصویری را که فقط لحظاتی پیش دیده اید به یاد می آورد و حتی پس از حذف تصویر، آنچه را که خیلی سریع و مختصر دیده است؛ «به یاد می‌آورد». هرآنچه را پس از گذشت نیم ثانیه به یاد داشته باشید، به حافظه کوتاه مدت شما منتقل می‌شود.

مثال:

شما به هرآنچه در یک اتاق است نگاه می‌کنید و تخت خواب،میز،کمد و… را مشاهده می‌کنید و چشمان خود را می‌بندید. حافظه نمادین شما هر آنچه را که دیده بودید، به یاد می آورد.

  • حافظه حس شنوایی(Echoic)

حافظه آیکوئیک که حافظه ی حسی-شنوایی نیز نامیده می‌شود، مربوط به خاطرات شنیداری (صوتی) است. به طور کلی، حافظه Echoic اندکی بیشتر از حافظه iconic ذخیره سازی انجام می‌دهد.(حدود ۳-۴ ثانیه)

مثال:

اگر شما چند نت از یک موسیقی را بشنوید، ممکن است بتوانید آنها را بلافاصله پس از اتمام موسیقی دوباره تکرار کنید. با این حال اگر چند دقیقه دیگر دوباره همان موسیقی پخش شود، ممکن است نتوانید آن را بخاطر بیاورید مگر اینکه به حافظه کوتاه مدت شما منتقل شده باشد.

  • حافظه وابسته به لمس(Haptic memory)

این حافظه به خاطرات مربوط به حس لامسه مرتبط است. درست مثل حافظه نمادین و ایکوئیک، حافظه haptic نیز به همان اندازه زودگذر است.

مثال:

اگر شما دست خود را روی یک سطح زبر و خشن بکشید، حسی را که فقط برای چند ثانیه احساس کردید به خاطر خواهید آورد. پس از آن، حافظه برای یادآوری های بعدی نیاز به رمزگذاری اطلاعات در حافظه کوتاه مدت دارد.

دیگر انواع حافظه حسی

دو حس دیگر چطور؟   بویایی ؟   چشایی؟

حتی اگر ما اغلب شنیده باشیم که حس بویایی قوی ترین پیوند را به گذشته دارد، اما از قضا ۳ زیر شاخه ی فوق در زمینه ی حافظه حسی بصورت گسترده تری مورد مطالعه قرار گرفته است! با این وجود به یاد داشته باشید که حافظه حسی زودگذر است و چیزی بیشتر از یک فلاش(جرقه) نیست.

انواع حافظه

برای دیدن نکات و ترفندهایی برای تقویت حافظه کودکتان، کلیک کنید

 

۲.حافظه کوتاه مدت(Short-term memory)

حافظه کوتاه مدت که شامل حافظه کاری یا همان حافظه فعال (Working memory) می‌شود؛ اطلاعات را برای مدت کوتاهی در مورد اتفاقاتی که اخیرا رخ داده است، ذخیره می‌کند.

حافظه کوتاه مدت ظرفیت نگهداریِ مقدار کمی از اطلاعات را بصورت فعال و با دسترسی راحت، برای مدت زمان کوتاهی دارد و برخلاف حافظه حسی قابلیت ذخیره موقت را دارد. ماندگاریِ این ذخیره سازی در حافظه کوتاه مدت به میزان دقت و تلاش آگاهانه ‌ی ما بستگی دارد.

روانشناس جورج میلر اظهار داشت که ظرفیت حافظه کوتاه مدت انسان تقریبا ۲±۷ آیتم می باشد. مطالعات جدید نشان می‌دهد که این تعداد برای دانشجویان در مورد به یادآوری ارقام، دقیق است. اما ظرفیت این حافظه در جمعیت های متنوعی آزمایش شده و نتایج متفاوت بوده است.

توانایی به یاد آوردن کلمات به تعداد بخش های آن بستگی دارد. وقتی کلمات طولانی باشند یا صداهای شبیه به هم داشته باشند، کمتر به یاد آورده می‌شوند ولی وقتی که اطلاعات را بخش بخش کنیم (chunking)، می تواند به ظرفیت حافظه کوتاه مدت ما کمک کند.

مثال:

حفظ کردن شماره تلفن به شکل ۵۹ ۰۳ ۷۸ ۴۴ راحت تر از زمانی است که بخواهیم همان عدد را به شکل بهم چسبیده حفظ کنیم.

  • -حافظه کاری یا فعال(working memory)

داده های موقتی را در ذهن نگه میدارد و همچنین امکان دستکاری اطلاعات را دارد. مدل حافظه فعال از Baddeley & Hich رایج ترین نظریه در این باره است. طبق این مدل حافظه فعال دارای یک حلقه واجی (Phonological Loop)، برای حفظ داده های کلامی است.

حلقه واجی(Phonological Loop) وظیفه ی رسیدگی به اطلاعات شنیداری و کلامی مانند شماره تلفن، نام افراد یا درک کلی درباره آنچه دیگران میگویند، را دارد.

۳.حافظه بلند مدت(Long-term memory)

انواع حافظه

حافظه بلند مدت ما یک سیستم مغزی برای ذخیره، مدیریت و فراخوانی اطلاعات است. این حافظه بسیار پیچیده و با عملکردهای متفاوت است.

از آنجا که حافظه حسی کمتر از یک ثانیه و حافظه کوتاه مدت فقط ۱ تا ۲ دقیقه توانایی ذخیره سازی اطلاعات را دارند، حافظه بلند مدت هرآنچه را که در یک رویداد مربوط به ۵ دقیقه تا حدود ۲۰ سال قبل  باشد، شامل می‌شود.

انواع مختلفی از حافظه بلند مدت وجود دارد:

گاهی آگاهانه هستند یعنی ما را ملزم به تفکر فعال برای یادآوری بخشی از اطلاعات می کنند.

گاهی اوقات ناخودآگاه هستند یعنی به سادگی و بدون تلاش فعال برای یادآوری ظاهر میشوند. مانند یادآوری مسیر بازگشت از محل کار به منزل.

۱- حافظه صریح یا آشکار(Explicit memory)

گاهی به عنوان حافظه آگاهانه (conscious)، از آن یاد میشود. این حافظه فراخوان ارادی (عمدی) اطلاعات است.

مثال:
  • هربار که میخواهیم فرم های درخواست مختلف را پر کنیم، باید آگاهانه آدرس کامل، شماره تلفن ها و… خود را به یاد بیاوریم و یادداشت کنیم.

حافظه اعلانی یا اخباری (Declarative memory)

به نوعی همان حافظه صریح (explicit)، است که شامل حفظ و یادآوری حقایق مهم مثل تاریخ ها، رویدادها و اطلاعات است.

مثال:
  • با گذشت آبان ماه، من میدانم که زمان خرید کادو برای دوستم مهدی ست. چون ۲۳ آذرماه تولد مهدی است.

حافظه رویدادی (Episodic memory)

نوعی از حافظه اعلانی است که شامل توانایی بخاطر سپردن تجربیات شما از زندگیتان است.

مثال:
  • مادر من تماس میگیرد و می پرسد که آخر هفته ام را چگونه گذراندم، من باید فکر کنم و به عقب برگردم تا مسابقات رباتیک و جشن برگزار شده در دانشگاه را به یاد بیاورم و برای مادرم تعریف کنم.
  • ساحلی که تابستان پیش را در آنجا گذرانده اید به یاد می‌آورید.
  • اولین مسافرت خود با هواپیما را بخاطر می‌آورید.
  • اولین رستوران یا کافی شاپی که با همسرتان رفته اید را به خاطر خواهید آورد.

حافظه معنایی (Semantic memory)

نوعی از حافظه اعلانی است که به ذخیره واژگان، حقایق کلیدی، اسامی و دانش عمومی می‌پردازد.

مثال:
  • شما از حافظه معنایی حین امتحان دادن استفاده می‌کنید.
  • دانستن مفهوم گربه، سگ و …
  • به یادآوری نام اشیا
  • به یادآوری پایتخت کشورها
  • دانستن کاربرد اشیا مثل چاقو، چنگال و..
  • دانستن اینکه آسمان آبی است!

۲ـ حافظه ضمنی (Implicit memory)

گاهی حافظه ناخودآگاه یا اتوماتیک نیز گفته می‌شود. این حافظه از تجربیات گذشته استفاده می‌کند تا بار دیگر آن ها را بدون فکر کردن به یاد بیاورد. گفته می‌شود که نوازنده ها و بازیگران ماهر حافظه ضمنیِ توانمندی دارند.

مثال :
  • یک تایپیست هنگام تایپ کردن بدون نیاز به نگاه کردن به کیبورد میتواند به سرعت تایپ کند و نیازی به یادآوری جایگاه هر کلید ندارد.
  • دوچرخه سواری بعد از پیدا کردن مهارت
  • قفل کردن در
  • پختن غذاهای روزمره برای خانم ها خانه دار یا یک آشپز
  • مسواک زدن برای بزرگسالان
  • مراحل شماره گیری با گوشی همراهِ خود و…

حافظه رویه ای (Procedural memory)

نوعی از حافظه ضمنی است که توانایی یادآوری نحوه انجام کارها و بسیاری از فعالیت های روزمره، بدون اینکه تفکر فعال داشته باشیم را دارد.

مثال:
  • من قبلا وقتی سوار ماشین می‌شدم قبل از حرکت، موارد ایمنی مثل کمربند یا تنظیم آینه های ماشین را با دقت چک می‌کردم ولی اکنون با کسب مهارت بیشتر فقط وارد ماشین می‌شوم و به صورت خودکار همه این موارد را بدون تفکر انجام می‌دهم.
  • شنا کردن برای یک شناگر
  • بالا رفتن از پله ها
  • نواختن ساز برای یک نوازنده

حافظه تحریکی (Priming memory)

یکی دیگر از زیرمجموعه های حافظه ضمنی است که شامل استفاده از تصاویر، کلمات یا دیگر محرک ها برای کمک به شناسایی سایر کلمات و عبارات درآینده است.

مثال:

استفاده از رنگ سبز برای به یاد آوردن چمن ها یا قرمز برای به یاد آوردن سیب.

دو نوع حافظه دیگر نیز وجود دارد:

 

حافظه شنوایی(Auditory memory) 

این حافظه به ما کمک می کند تا اطلاعاتی را که از طریق شنیدن صداها به دست می آوریم، نگه داری و حفظ کنیم.

حافظه بینایی-فضایی (Visual-spatial)

این همان حافظه ای است که به کودک کمک خواهد کرد تا تصویر توپ بسکتبال را با کلمه توپ مرتبط سازد. توانایی کودک در زدنِ برچسب «توپ» به آن شی گرد و نارنجی مربوط به این بخش حافظه است.

جمع بندی و خلاصه ای از همه مطالب ارائه شده در فیلم زیر:

  • انواع حافظه حسی

Iconic.M – Echoic.M  – Haptic.M

 

  • انواع حافظه بلند مدت

۱- Explicit.M = Declarative.M

شامل:

Episodic.M (تجربیات شخصی)

Semantic.M (حقایق- رویدادها- اطلاعات عمومی)

 

۲-Implicit.M = Non_Declarative.M

شامل:

Procedural.M

Priming.M

 

میترا تاجیک ، امیرحسین ژیان پور

 

رشد شنیداری کودک

برخی از نوزادان با مشکلات شنوایی بدنیا می آیند، برخی نیز در ابتدا شنوایی طبیعی دارند و با گذر زمان و در طی رشد دچار مشکلاتی در رشد شنوایی می‌شوند. بنابراین مهم است که بدانید با رشد کودکتان باید چه انتظاراتی از او داشته باشید، زیرا مشکلات شنوایی می‌تواند باعث تاخیر در رشد مهارت های زبانی، گفتاری و صوتی شود.

آشنایی با اجزای مختلف گوش انسان بالغ +فیلم 

سوال !

آیا نوزادِ من قبل از تولد می‌شنود؟

گوش های نوزاد شما در حدود هفته ۸ ام بارداری شروع به رشد کرده و حدودا در ۲۴ هفتگی بطور کامل شکل می‌گیرند. اما کودک شما حدود ۱۸ هفتگی هنگامی که استخوان های گوش داخلی و اعصاب منتهی به مغزش به اندازه کافی رشد ‌کردند، شروع به شنیدن اولین صداهای زندگی اش مثل، ضربان قلب شما یا جریان خون عبوری از بندناف می‌کند.

او حتی ممکن است با صداهای بلند وحشت زده شود!

در هفته ۲۵ ام کودک شما می‌تواند شروع به شنیدن صدای شما و شریک زندگیتان کند و به زودی آن ها را تشخیص خواهد داد. بنابراین این دوره، زمان خوبی برای گفتگو با او یا خواندن برای اوست.

یکی از حقایق جالب دیگر اینکه ضربان قلب جنین اغلب هنگام صحبت های مادرش کند می‌شود، حقیقتی که نشان دهنده آن است که او نه تنها صدای مادرش را می شناسد بلکه با آن آرام میشود!

همچنین شما ممکن است متوجه شده باشید که کودکتان در پاسخ به صداها حرکاتی داشته باشد (مثلا ضربه ناگهانی به در)؛ بعضی از پزشکان توصیه می‌کنند که کودک را قبل از تولد با یکسری از صداهای معمول مثل (ماشین لباسشویی یا ظرفشویی) آشنا کنید تا به این صداها عادت کند.

جنین صداها را به چه صورتی می‌شنود؟

زمانی که جنین در رحم در حال رشد است، در معرض هوای آزاد قرار نمی‌گیرد و مایع آمنیوتیک در اطراف او وجود دارد به علاوه تمام لایه های بدن شما و کیسه آب و … بین او و جهان قرار دارد، بنابراین حتی زمانی که گوش هایش بطور کامل رشد کرده باشند باز هم صداها را بصورت خفه شده می‌شنود.

والدین گرامی :

چک لیست زیر میانگین سنی را نشان می‌دهد که در آن اکثر نوزادان و کودکان انواع مهارت های شنیداری، زبانی و گفتاری را کسب می کنند. ممکن است کودک شما تمام مهارت های ذکر شده در یک رده سنی را کسب نکند و آنها با رشد بیشتر در او ظاهر شوند با این وجود درصورت مشاهده انحراف ازین خط طبیعی به متخصص مربوطه مشورت فرمایید.

رشد شنیداری


تولد تا ۳ ماهگی

  • واکنش به صداهای بلند با پریدن دست و پا بصورت رفلکسی (تنها پاسخ معتبر در این سن همین پاسخ های رفلکسی هستند.)
  • هنگام صحبت با او آرام می‌شود یا لبخند می‌زند.
  • به واکه ها(مصوت ها) بهتر از همخوان ها(صامت ها) واکنش نشان می‌دهند.
  • هنگام تغذیه، مکیدن را در پاسخ به صدا شروع یا متوقف می‌کند.
  • صداسازی می‌کند و بنظر میرسد از شنیدن صدای خودش لذت می‌برد.
  • برای نیاز های مختلفش، به شکل های گوناگون گریه می‌کند.
  • در پایان سه ماهه اول بنظر صدای مادرش را تشخیص می‌دهد و با آن آرام می‌شود.

۴ تا  ۶ ماهگی

  • صداها را با سر و چشمانش دنبال می‌کند.
  • به اسباب بازی های صدادار واکنش نشان می‌دهد و بنظر میرسد آنها را دوست دارد.
  • در هنگام هیجان یا ناراحتی صداسازی می‌کند.
  • به تغییرات صدای شما واکنش نشان می‌دهد.
  • اگر صدای مادرش را بشنود ولی بدنبال آن چهره ی فردی دیگر را ببیند، گریه می‌کند.
  • به موسیقی توجه می‌کند.
  • صدای خودش را تقلید می‌کند.
  • به سمت صدای جدید برمیگردد و یا واکنش نشان می‌دهد.

۷ تا  ۹  ماهگی

  • از بازی دالی-موشه و چام چام (بازی با دست ها و شعرخواندن) لذت می‌برد.
  • در حالت نشسته، در جهت صداها می‌چرخد و به آنها نگاه می‌کند.
  • برای جلب توجه صداسازی می‌کند.
  • هنگام صحبت با او توجه می‌کند و گوش می‌دهد.
  • کلمات معمول و پرکاربرد مثل آب را متوجه می‌شود.
  • به اشیا یا تصاویری که دیگران در مورد آنها صحبت می‌کنند، نگاه می‌کند.(Joint attention)
  • پاسخ به در خواست هایی ساده مثل: بیا اینجا
  • به اسم خود، صدای تلفن ، صدای دیگران حتی اگر بلند نباشد واکنش نشان می‌دهد.

۱۰ تا ۱۲ ماهگی

  • با شنیدن موسیقی، جنب و جوش فیزیکی دارد.
  • برای پاسخ به سوالات جستجو می‌کند.
  • بدنبال شی خارج از دیدی که نام آن گفته شده است، می‌گردد.
  • برخی از عبارات رایج را می‌فهمد.

۱ تا ۲ سالگی

  • دستورات ساده یک مرحله ای را دنبال می‌کند مثل: توپ بنداز یا شوت کن
  • به سوالات ساده پاسخ می‌دهد. مثل: بابا کو
  • به شنیدن صدای تلویزیون و رادیو علاقه نشان می‌دهد.
  • با نامیدن اعضای بدن به آنها اشاره می‌کند.
  • حافظه ۲ آیتمی دارد.
  • با نامیدن اشیا آشنا به آنها اشاره می‌کند.
  • سوالات «بله – نه» را متوجه می‌شود.مثل: گرسنه ای؟
  • در اواخر این دوره وقتی از اتاق دیگری او را صدا می‌زنید، میشنود و پاسخ می‌دهد.
  • آنچه را که با توالی خاصی گفته شده است به یاد می‌آورد.(توالی شنیداری) «مثلا: ماهی را در آب بنداز و لاک پشت رو توی چمن.»

۲ تا ۳ سالگی

  • تقریبا برای هرچیزی کلمه ای دارد.
  • از عبارات ۲ یا ۳ کلمه ای استفاده می‌کند.
  • صحبت هایش توسط اعضای خانواده و نزدیکانش قابل درک است.
  • برای جلب توجه یا درخواست اشیا، نام آن ها را می‌گوید.
  • به سوالات ساده مربوط به یک داستان پاسخ می‌دهد.
  • شروع به پردازش شنیداری درمورد چیزهایی که می‌شنود میکند. مثل: درباره شهربازی که دیروز رفتی تعریف کن.

۳ تا ۴ سالگی

  • تلویزیون و رادیو و موسیقی را در همان سطح صدایی که برای اعضای خانواده مناسب است گوش میدهد.
  • داستان ها را به دقت گوش می‌دهد و میتواند آن ها را دوباره تعریف کند.
  • درمورد اتفاقات روزمره اش توضیح می‌دهد.
  • سوالات ساده ی «چه کسی» ، «کجا» ، «کِی» و «چی» را پاسخ می‌دهد.
  • بدون نیاز به تکرار هجاها یا کلمات صحبت می‌کند.
  • اشیا را بر اساس توصیف کردنشان، تشخیص می‌دهد.

۴ تا ۵ سالگی

  • +۵ آیتم از یک داستان آشنا را به یاد می‌آورد.
  • بیشتر مواردی که درخانه یا در مهدکودک به او گفته می‌شود را می‌شنود و درک می‌کند.
  • از جملاتی با جزییات زیاد استفاده می‌کند.
  • از قواعد بدرستی استفاده می‌کند.
  • با کودکان و بزرگسالان به راحتی ارتباط برقرار می‌کند.
  • اکثر صداها را بدرستی تولید می‌کند.
  • از کلمات ریتمیک و قافیه دار استفاده می‌کند.

والدین گرامی :

 

رشد شنیداری

شما چگونه می توانید به رشد شنوایی کودکتان کمک کنید؟

  1. بررسی کنید که آیا فرزند شما می‌تواند بشنود؟
  2. بررسی کنید که آیا به سمت صداها برمی‌گردد؟
  3. به مشکلات گوش و عفونت ها توجه داشته باشید و به پزشک مراجعه کنید.
  4. به فرزندتان پاسخ دهید.
  5. وقتی صدایی تولید می‌کند به او نگاه کنید.
  6. با او صحبت کنید.
  7. صداهای تولیدی او را تقلید کنید.
  8. وقتی می‌خندد، شما هم بخندید.
  9. تقلید فعالیت ها و بازی هایی مثل دالی موشه، دست زدن، بای بای کردن، بوس فرستادن را به او آموزش دهید. این کارها توجه و نوبت گیری را به او آموزش می‌دهد.
  10. در مورد کارهای روزانه خود با او صحبت کنید.
  11. در مورد جایی که می‌روید و کاری که می‌خواهید انجام دهید برای او توضیح دهید. «مثلا: به خونه ی مامان بزرگ میریم، اونجا قراره آش بپزیم.»
  12. صدای حیوانات را به او آموزش دهید.
  13. با زبانی که برای او راحت تر است با او صحبت کنید.

 امیدواریم که مطالب مربوط به رشد شنیداری کودک و به دنبال آن رشد سایر مهارتهای زبانی و گفتاری وابسته به آن مورد استفاده و توجه شما عزیزان قرار گرفته باشد.

در صورت عدم ظهور هریک از این مهارتهای رشدی، در محدوده ی سنی ذکر شده به متخصص مربوطه مراجعه کنید و راهنمایی های لازم را دریافت نمایید.

میترا تاجیک

رشد گفتار از ۰ تا ۲ سالگی

رشد گفتار کودکم را چگونه بسنجم ؟

آیا کودک من تاکنون نباید شروع به حرف زدن میکرد؟

آیا کودک من از دیگر کودکان عقب تر است؟

او در این سن باید چند کلمه بگوید؟

چگونه بفهمم گفتار او رشد طبیعی را دارد؟

این ها سوالاتی است که معمولا ذهن هر مادری را از حدود ۱ سالگی فرزندش به خود مشغول می‌کند. اولین لبخند کودکتان ممکن است مانند اولین قدم های او شما را هیجان زده کند، اما زمانی که صحبت های او را می‌شنوید متوجه خواهید شد که این توانایی یکی از منحصر به فرد ترین توانایی های ذات بشر است. سرانجام او از کلمات استفاده می‌کند تا به شما بگوید چه نیازها و احساساتی دارد!

 

  • سخن گفتن یک مهارت آموختنی است که در بین همه انسان ها از یک الگوی خاص پیروی می‌کند و معمولا ترتیب مشخصی از مراحل را در بر دارد. اختلال در رشد گفتار و زبان ممکن است موجب اختلال در رشد اجتماعی، تحصیلی و رفتاری کودک شود. هرچه این اختلالات زودتر تشخیص داده شوند، احتمال پایدار شدن یا شدیدتر شدن آنها کمتر خواهد شد.

رشد گفتاروالدین گرامی:

توجه داشته باشید، آنچه در مورد مراحل رشد کودکان بیان می‌شود، میانگین سنی را نشان می‌دهد که یک مهارت خاص در کودک سالمی که اطرافیان او فقط با یک زبان صحبت می‌کنند، ظاهر می‌شود! از آنجایی که کودکان باهم تفاوت هایی دارند، ممکن است در یک محدوده سنی بعضی زودتر و بعضی دیرتر مهارتی را بدست آورند. اما اگر بروز این مهارت خارج از محدوده صورت گیرد، مشاوره با یک متخصص گفتار و زبان ضروری است.

نوزادان قبل از اینکه یاد بگیرند چگونه صحبت کنند، باید یاد بگیرند که صداهای زبان چگونه هستند. در ابتدای تولد گریه تنها شکل ارتباطی کودک است. در اوایل کودکی، همه گریه های کودک به نظر مشابه می‌رسند اما والدین انواع مختلف گریه ها را که بخاطر گرسنگی، ناراحتی،خستگی و حتی تنهایی اتفاق می افتند، تشخیص می‌دهند. پاسخ دادن به گریه های کودکتان با یک لحن راحت و همراه با کلمات، ضروری است تا کودک شما یاد بگیرد به عشق و امنیت از طرف شما اعتماد کند.


چک لیست رشد گفتار تا دو سالگی:

اگر چه هر کودک ممکن است به شکل خاص خود رشد کند، ولی برخی از الگوهای کلی وجود دارند که تقریبا میان تمام کودکان مشابه هستند:

۱تا ۳ ماهگی

  • کودک در موقعیت های مختلف و به شکل های متفاوتی گریه می‌کند. این گریه در واقع نوعی حرف زدن با اطرافیان است.
  • کودک صداهایی تولید می‌کند که منعکس کننده حالات و فعالیت های حیاتی و زیستی اوست.
  • سروصداهای ناشی از تنفس، خوردن و دفع به صداهای نباتی منجر می‌شود.
  • در ۲ ماهگی به مرور توانایی کنترل عضلات برای شروع و پایان صداسازی و حرکات دهانی پدیدار می‌شود.
  • در ۲ ماهگی صداهای /ک/-/گ/ تولید میکند.(cooing)
  • در ۲ ماهگی همخوان های(صامت) /ق/ و /گ/ را به تنهایی تولید می‌کند.
  • در ۳ ماهگی نوزاد شروع به تولید صداهایی با ویژگی های بغبغو یا زمزمه یا غرغر کردن(cooing) می‌کند و  همخوان واکه (صامت مصوت) را مثل /قا/ ترکیب میکند.
  • بنظر می‌رسد کودک روی صداهای شبه واکه مانند (aah) و (ohh) تمرکز دارد و در ۳ ماهگی خندیدن را شروع می‌کند.

۴ تا ۶ ماهگی

  • هنگام بازی یا صحبت کردن با او (مخاطب قراردادن او) صداهایی تولید می‌کند.
  • برای ابراز لذت و نارضایتی صداسازی می‌کند.
  • در ۴ ماهگی همخوان های خلفی به قدامی تبدیل میشوند. مثل /با با با/ (babbling)
  • به موسیقی توجه می‌کند.
  • می‌خندد و جیغ می‌زند.
  • تولید صدا با زبان و لب (raspberry)
  • کنترل زبان بیشتر می‌شود و نوزاد می‌تواند وقت بیشتری را صرف گوش کردن به صداسازی خود کند و لذت ببرد.
  • در ۶ ماهگی آواسازی آهنگین با صامت ها مثل /دادادا/ اتفاق می‌افتد.
  • در ۵ تا ۶ ماهگی کودک با بالا و پایین بردن صدایش، روی تن صدا کار می‌کند.

توجه داشته باشید که :

اگر کودکتان تا ۶ ماهگی نمی تواند آوای صوتی تولید کند حتما با متخصص مربوطه مشورت نمایید.


۷ تا ۱۱ماهگی

  • با افزایش سن و کسب تجربیات صوتی، صداسازی کودک بطور فزاینده ای ساختارهای هجایی و تن صدایی مانند بزرگسالان را منعکس می‌کند و کودک می آموزد صدای والدینش را تقلید کند.
  • صدای حیوانات را در پاسخ به سوالاتی مثل «صدای گاو چیه» تولید می‌کند.
  • در ۸ ماهگی استفاده بیشتر از ترکیب های مختلف با هجاهای مختلف اتفاق می‌افتد.
  • کودک بصورت طوطی وار تکرار می‌کند.(echolalia)
  • کودک آهنگ حرف زدن را دارد ولی ما متوجه حرف هایش نمی‌شویم چون معنی دار نیست. (jargon)
  • اسم خودش را می‌شناسد و به آن واکنش نشان می‌دهد.
  • حدود ۱۱ ماهگی مرحله ای است قبل از بیان اولین کلمه (PCF)
  • در طول ۱۰ تا ۱۲ ماهگی بابا و ماما را می‌گوید و می‌داند این کلمات به چه کسانی اطلاق می‌شود.

۱۲ماهگی

  • معمولا اولین کلمات معنی دار کودک در اولین سال تولد تولید می‌شود و البته بستگی به میزان گوش دادن کودک قبل از آن دارد.
  • بعد از اولین کلمات، گنجینه لغات کودک به سرعت گسترش می‌یابد.
  • در حالی که کودک شما در ۱ سالگی به سر می‌برد احتمالا بین ۳ تا ۶ کلمه بیان می‌کند.
  • همچنین اولین واژه های کودکان دارای ساختارهای ساده {CV، CVC، CVCV} هستند. (C :صامت مثل ب و V :واکه ها مثل آ )

نگاهی اجمالی به رشد گفتار کودک تا یک سالگی + فیلم:

رشد گفتار کودک


۱۳ تا ۱۸ ماهگی

  • تک کلمه ها را تقلید می‌کند.
  • در ۱۴ ماهگی صرف افعال را یاد می‌گیرد و میتواند جمله را با لحن پرسشی بیان کند.
  • از الگوهای آهنگین شبیه بزرگسالان استفاده می‌کند.
  • ممکن است برخی از همخوان های آغازین و تقریبا تعداد زیادی از همخوان های پایانی را حذف کند.
  • اغلب از گفتار نامفهوم استفاده می‌کند.
  • از دستورات ساده پیروی می‌کند.
  • خزانه واژگان بیانی اش ۳ تا ۲۰ کلمه یا بیشتر است که غالبا شامل اسامی هستند.
  • ۱ تا ۳ مورد یا بیشتر از اندام های بدن را می‌شناسد.
  • در ۱۸ ماهگی به وسیله عبارات ساده نیازهایش را مطرح می‌کند، مثل : عروسک می‌خوام.

توجه داشته باشید که :

اگر تا ۱۵ ماهگی فرزند شما نتوانست هیچ کلمه ای را بیان کند با متخصص مربوطه مشورت نمایید.


۱۹ تا ۲۴ ماهگی

  • بیشتر از کلمات استفاده می‌کند تا گفتار نامفهوم!
  • خزانه واژگان بیانی اش ۵۰ تا ۱۰۰ یا بیشتر است.
  • خزانه واژگان درکی اش ۳۰۰ کلمه یا بیشتر است.
  • ترکیب کردن اسامی با افعال و اسامی با صفت ها را آغاز کرده است.
  • استفاده از ضمایر را آغاز می‌کند.
  • عدم ثبات در کنترل صدا هنوز باقی است.
  • در جملات پرسشی از آهنگ مناسبی استفاده می‌کند.
  • از شنیدن داستان لذت می‌برد.
  • طبقه بندی های اصلی را می‌فهمد.(اسباب بازی – غذا و …)
  • برخی کودکان در حدود ۲ سالگی بیان جملات ۳ یا ۴ کلمه ای مثل سوالات، دستورات و عبارات را نشان می‌دهند.

فیلم زیر به خوبی رشد گفتاری کودک طبیعی را از تولد تا یک سالگی به نمایش می‌گذارد .

 


نکاتی که باید مورد توجه قرار گیرند؛

سرعت افزایش واژگان بیانی کودک تا قبل از ۲۴ ماهگی به کندی پیش می‌رود و معمولا بین ۱۵ تا ۲۴ ماهگی کودکان به توانایی بیان ۵۰ کلمه دست می‌یابند، ولی حدود ۶۰ درصد از واژگان بیانی‌اش را اسامی تشکیل می‌دهند و با افزایش خزانه واژگان بیانی، کودکان از مرحله گفته های تک کلمه ای عبور می‌کنند و ترکیب کلمات را آغاز می‌کنند.

گفتار تلگرافی مرحله دیگری از ترکیب واژه هاست؛ که در این مرحله فاقد حروف، تکواژهای دستوری و … هستند.

توجه داشته باشید که :

اگر کودک ۲ تا ۳ ساله شما به جای پاسخ به پرسش تان تنها از خود صدا درآورد، متخصص گفتار و زبان را مطلع سازید. این مساله می تواند یک نشانه از تاخیر در رشد زبانی باشد.

در پایان همچنان لازم به ذکر است که در صورت مشاهده هر گونه تاخیر در رشد گفتار کودکتان به متخصص گفتاردرمان مراجعه کنید.

بررسی رشد گفتار کودکان از ۲ تا ۵ سالگی + فیلم

میترا تاجیک

رشد حافظه (Memory) در کودکان


بررسی ” انواع حافظه “ (کلیک کنید)


رشد حافظه

رشد حافظه: از تولد تا نوجوانی

آیا می توانید اولین روز تولد خود را به یاد بیاورید؟

دومین سال چطور؟

بزرگسالان به ندرت حوادث قبل از سه سالگی را به یاد می آورند و خاطرات تکه تکه ای از اتفاقات رخ داده در سن ۳ تا ۷ سالگی در ذهن دارند. این مساله به “فراموشی نوزادی”  معروف است.

پس چرا یادآوری دوران کودکی یا دوران نوپایی خیلی سخت است ؟

آیا این مساله فقط به این دلیل است که وقایع سال‌های اول، دوم، سوم و حتی هفتم ما مدت ها پیش اتفاق افتاده و خاطرات ما به طور طبیعی پژمرده شده است؟

نه لزوماً.

مثال:

یک فرد بزرگسال ۴۰ ساله معمولاً خاطرات بسیار خوبی از دوران نوجوانی (که به‌طور معمول بیش از ۲۰ سال پیش اتفاق افتاده است) در ذهن دارد.

از طرف دیگر، یک کودک ۱۱ ساله بعید است چیزی را که هنگام دو سالگی رخ داده است، به خاطر داشته باشد، با وجود اینکه تنها ۹ سال از آن گذشته است!

با افزایش سن، توانایی ما در یادگیری و به یاد آوردن تحولات تغییر می‌کند. به عنوان مثال، به دلیل “فراموشی نوزادی”، بسیاری از ما نمی توانیم چیزی را در مورد کودکی خود به یاد بیاوریم!

برای این مساله که چرا با اینکه این خاطرات ممکن است هنوز در ذهن باشند، به راحتی قابل دسترسی نمی‌باشند، همچنان دلیل مشخصی پیدا نشده است!

نکته :

در دوره نوجوانی، قشرِ پیشانی مغز ما که برنامه ریزی، تصمیم گیری و حافظه فعال را کنترل می کند، به طور قابل توجهی رشد و توسعه می یابد. به طبع آن توانایی ما در برنامه ریزی برای آینده بهبود می‌یابد و می‌توانیم هنگام تصمیم گیری بین گزینه های مختلف، اطلاعات بیشتری را پردازش کنیم. حداکثر میزان توانایی ما در به یاد آوردن اطلاعات جدید، مربوط به دهه دوم زندگی ماست و سپس از سنین ۵۰ یا ۶۰ زندگی به طرز چشمگیری این توانایی دچار افت می‌شود.

  • از آنجا که هیپوکامپ (Hippocampus) یکی از مناطق مغز است که تولید نورون های جدید را در بزرگسالی ادامه می‌دهد، نقش مهمی در حافظ و یادگیری دارد.
  • بخشی به نام برآمدگی دندانه ای (Dentate gyrus ) نیز در مغز وجود دارد. بسیاری از مناطق مربوط به این بخش در دوران کودکی تولید می شوند، اما با افزایش سن، فعالیت در برآمدگی دندانه ای مغز کند می شود. علت کاهش کیفیت حافظه مشخص نیست، اما ممکن است به علت کاهش میزان نورون های این منطقه باشد.
  • دمانس، که ۱۰ درصد از افراد مسن تر از ۶۵ سال دچار آن می‌شوند، به‌ واسطه تجمع پروتئین های غیر طبیعی در نورون ها و اطراف آن رخ می دهد. تصور می شود این پروتئین ها با از بین بردن سیناپس ها و در نهایت نورون هایی که خاطرات را در کنار هم قرار می دهند، بر حافظه تأثیر بگذارند.

کودکان چه چیزی را به یاد می آورند ؟

رشد حافظه کودک

قبلاً اینگونه تصور می‌شد که دلیل اینکه نمی‌توانیم بیشتر خاطرات مربوط به اوایل دوران کودکی خود را به یاد بیاوریم این است که، ما قادر به یک یادآوری پایدار از وقایع نیستیم. در یک نگاه منطقی‌تر، می‌توان اینگونه برداشت کرد که اگر اطلاعاتی وجود نداشته باشد، در نتیجه دسترسی به آن وجود ندارد.

اما در واقع نوزادان و کودکان کوچک می توانند خاطراتی را ایجاد کنند. که شامل هر دو حافظه ضمنی یا پنهان (Implicit) (مانند خاطرات رویه ای (Procedural)، که به ما امکان می دهد بدون فکر کردن در مورد آنها کارهایی را انجام دهیم) و خاطرات صریح یا آشکار (Explicit) (مثل وقتی که ما آگاهانه رویدادی را که برایمان اتفاق افتاده است به یاد می آوریم ).

نکته:

با این وجود توانایی ما در به خاطر سپردن خاطرات برای مدت طولانی باعث پیشرفت تدریجی در دوران کودکی می شود. در یک آزمایش به کودکان خردسال آموزش داده می شود از یک عمل تقلید کنند:

به عنوان مثال، بچه های شش ماهه می توانستند به یاد بیاورند که در ۲۴ ساعت گذشته (و نه ۴۸ ساعت) چه کارهایی انجام داده اند، در حالی که بچه های نه ماهه می توانستند تا یک ماه گذشته را به خاطر بیاورند (نه سه ماه). اما در سن ۲۰ ماهگی، نوزادان این توانایی را داشتند که به یاد بیاورند چگونه یک کار را یکسال پیش انجام داده اند.

پژوهش:

جالب است بدانید تحقیقات اخیر در موش های صحرایی نشان داده است، با وجود از دست دادن آشکار خاطرات اولیه رویدادی (Episodic)، وجود اثری پنهان از حافظه یا یک تجربه اولیه که برای مدت طولانی ثبت شده است، می‌تواند باعث به یاد آوردن خاطرات شود. این مساله می‌تواند آشکار سازد که چرا آسیب های اولیه می‌تواند بر رفتار بزرگسالان تاثیر بگذارد و خطر ابتلا به اختلالات روحی در آینده را افزایش دهد .


مغز در حال تغییر ما

تکامل مغز

دانشمندان حوزه علوم اعصاب با مطالعه رشد حافظه در حیوانات (مانند موش و میمون) کشف کرده اند که فراموشی نوزادی تنها مختص انسانها نمی‌باشد. به نظر می‌رسد مغز حیواناتی که ساختاری مشابه مغز انسان دارند نیز بعد از به دنیا آمدن، رشد می‌کند .

در بدو تولد، مغز نوزاد انسان تنها یک چهارم اندازه مغز بزرگسالان است. تا سن دو سالگی، به اندازه سه چهارم مغز بزرگسال خواهد شد. این تغییر اندازه با رشد نورونها و آزمایش و هرس اتصالات (Testing and Pruning the connections ) ارتباط دارد.

بنابراین این واقعیت که مغز در زمان شیرخواری و کودکی همچنان در حال رشد است، احتمالا در یادآوری خاطرات ما نقش دارد.

نگاهی به هیپوکامپ

هیپوکامپ بخشی از مغز است که در شکل گیری خاطرات رویدادی  (Episodic:خاطرات و اتفاقاتی که برای ما رخ داده است) از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در حالی که بسیاری از قسمت های مغز پس از تولد در حال پیشرفت و تغییر هستند، این منطقه یکی از معدود مناطقی است که همچنان به تولید نورون های جدید می‌پردازد.

به عنوان مثال در دوران کودکی، بخشی از هیپوکامپ به نام برآمدگی دندانه ای مغز (Dentate gyrus) در معرض خطر قرار دارد و همین باعث می شود که ساخت نورون ها با سرعت بسیار بالایی انجام شود. این سلولهای عصبی جدید سپس در مدارهای هیپوکامپ با یکدیگر ادغام می شوند. اگرچه تولید نورونهای جدید در هیپوکامپ در بزرگسالی ادامه می یابد، اما میزان فعالیت آنها کمتر می شود.

دانشمندان معتقدند که سرعت بالای تولید نورون در دوران کودکی می تواند به نرخ فراموشی بیشتر ما در جوانی منجر شود.

اما چگونه؟

با ایجاد اتصالات جدید با مدارهای حافظه، توده نورون های جدید ممکن است سال ها در شبکه های موجود از خاطرات از قبل شکل گرفته اختلال ایجاد کنند.


رشد حافظه در نوجوانی

در حالی که دوران اولیه کودکی مدت زمان طولانی است که به عنوان یک دوره مهم برای رشد مغز شناخته می‌شود، اما اکنون مشخص شده که مغز ما در دوران بلوغ و بزرگسالی نیز در حال پیشرفت و تغییر است. به طور خاص، قشر پیشانی مغز ما که برای کارکرد های اجرایی مهم تمایز یافته است.

عملکردهایی مانند کنترل رفتار، تغییرات مهمی را در این زمان نشان می‌دهد و همین طور که این مناطق از مغز ما همچنان در حال تغییر و توسعه هستند، حافظه نیز دچار تغییراتی می‌شود.

رشد حافظه

مراحل رشد حافظه از بدو تولد تا نوجوانی

 

 

  • تولد تا یک سالگی

توانایی به خاطر سپردن وقایع برای مدت زمانی کوتاه (این مدت زمان به تدریج افزایش می یابد).

  • یک تا دو سالگی

توانایی به خاطر سپردن وقایع برای مدت زمان طولانی تر

  •  دو تا سه سالگی

حافظه اعلانی (Declarative Memory: حافظه ثبت واقعیت ها و رویدادها) بهبود می یابد.

  •  چهار تا هفت سالگی

حافظه آینده نگر (Prospective Memory: به یاد آوردن انجام کارها در آینده) شروع به ظهور می کند.

  • هشت تا ده سالگی

بهبود یادآوری حقایق

بهبود یادآوری روابط مکانی

  •  ده تا دوازده سالگی

حافظه بلند مدت بهبود می یابد.

افزایش توانایی سرکوب آگاهانه خاطرات.

  •  سیزده تا بیست و یک سالگی

حافظه آینده نگر بهبود می یابد.

حافظه فعال (Working Memory) بهبود می یابد.

 

امیر حسین ژیان پور