رشد تقلید

تقلید یکی از مهمترین مسائل شناختی پیرامون کودکان است که همواره از دغدغه های اساسی هر والدینی به شمار می‌رود. مطلب پیش رو نگاهی تفضیلی به این مهارت بسیار مهم دارد.

نوزاد سه هفته ای با دیدن پدرش که زبان خود را بیرون آورده است همان عمل را تکرار می‌کند و زبان خود را بیرون می آورد. نوباوه (کودک ۲ تا ۵ سال) چهارده ماهه با دیدن نرمش برادرش همانند او دست خود را به سمت بالا کشش می دهد و کودک پنج ساله همانند مادرش، با اسباب بازی هایش آشپزی می کند.

موارد ذکر شده، مثال های مختلفی از کپی برداری رفتار توسط کودکان در سنین مختلف است. این مهارت در نظریه های علمی “تقلید” نامیده می‌شود.  این مساله همواره در نظریات علمی مرتبط با رشد کودک زیر ذره بین بحث و بررسی قرار گرفته است.

تقلید چیست ؟

کپی کردن یا اجرای یک فعل است که با درک یک عمل مشابه در حیوان یا انسان دیگر برانگیخته شده است. در تقلید باید حتما یک مدل که توجه و پاسخ تقلیدگر به سمت او منعطف است، وجود داشته باشد.

تقلید در نوروساینس

ما می توانیم حرکات، اعمال، رفتارها، ژست ها، حالات مختلف چهره، صداها(محیطی)، آواسازی ها و گفتار دیگران را تقلید کنیم. این موضوع که ما انسانها «سیستم تقلید» را بطور اختصاصی در مغز داریم، یک دانش قدیمی عصب شناختی است که از اکتشافات دانشمندی به نام کارل لیپمن می‌باشد. بخش مهم مطالعات لیپمن حول این موضوع بوده که تقلید از توانایی هایی است که در بیمارانی با آسیب در دو ناحیه لوب پریتال و فرونتال، دچار آسیب جدی شده است. بنابراین مکانیسم خاصی دراین دو ناحیه وجود دارد که در تقلید دخالت دارد.

در یافته های دیگر علم عصب شناختی کلاسیک «نورون های آینه ای» مورد بررسی قرار گرفته اند. مطالعه مغز انسان ها با fMRI ثابت کرده که نورون های آینه ای شبکه ای از نورون ها در قشر فرونتال تحتانی و قشر پریتال تحتانی هستند که در زمان تقلید فعال می شوند.

پژوهش اول:

محققان دانشگاه واشنگتون اولین شواهد از پروسه های مغزی را که هنگام تقلید در ذهن کودک رخ می‌دهد، پیدا کرده‌اند. یافته های این محققان الگوهای خاص فعال سازی را در مغز کودکان هنگام مشاهده ی فرد بالغی که  فعالیتی را با قسمت های مختلف بدنش انجام می‌دهد، نشان می دهد.

در گروهی از کودکان ۱۴ ماهه با مشاهده یک فرد بالغ که از دستش برای لمس یک اسباب بازی استفاده می‌کرد، ناحیه مربوط به حرکت دست در مغز کودکان فعال می‌شد. همچنین در گروه دیگری از کودکان با مشاهده فرد بالغی که اسباب بازی را تنها با پایش لمس می‌کرد، ناحیه مربوط به حرکت پا در مغز کودکان فعالیت بیشتری را نشان می‌داد.

کودکان بینندگان با دقت و با ذکاوتی هستند و در یادگیری از دیگران زبده هستند و وقتی افراد دیگر را مشاهده می کنند مغزشان فعال می شود. این مطالعه قدم اول در فهمیدن اینکه «چگونه کودکان از طریق تقلید یاد می گیرند» از طریق علم نوروساینس بوده است.

پژوهش دوم:

در طی این آزمایش از کلاه هایی استفاده شد که در آنها سنسورهایی تعبیه شده بود. این سنسورها فعالیت مغز را در مناطقی از قشر مغز که مربوط به حرکات دست و پا هستند، نشان می‌داد. نوزاد درحالی که روی پای والد خود نشسته بود آزمایشگری را مشاهده می‌کرد که یک اسباب بازی را که روی میز کوتاهی بین او و خودش قرار داشت، لمس می کرد. اسباب بازی یک برجستگی داشت و روی پایه ای محکم تعبیه شده بود. وقتی که آزمایشگر آن برجستگی را با دست یا پایش لمس می کرد، یک موسیقی پخش می شد و کاغذهای رنگی درون برجستگی می‌چرخیدند. آزمایشگر عمل را تکرار می‌کرد و بعد از هر ۴ فشار استراحت می‌کرد تا زمانی که کودک علاقه اش را از دست می‌داد.

یافته ها نشان می دهد وقتی کودکان دیگران را می‌بینند که فعالیتی را با قسمت خاصی از بدنشان انجام می دهند، مغزشان به طریق مشابهی فعال می‌شود. این نکته اثبات می‌کند که برای تقلید ارادی کودکان نیاز به یکسری یادگیری های پایه‌ای دارند، مثلا باید تفاوت بین دست و پا را بدانند!

برای تقلید کردن از فرد دیگر کودک ابتدا باید استدلال کند که آن فرد از کدام قسمت بدنش استفاده کرده است. سپس بخش مربوط به آن قسمت بدن در مغزش فعال ‌شود و بنابراین بفهمد که باید از کدام بخش بدن خود استفاده کند!

 

تقلید در نوزادان

نوزادان توانایی درک نتایج اعمال قبل از رخ دادن آنها را دارند، بنابراین براساس این توانایی آنها به گونه ای می‌توانند چیزی را که دیده اند کپی برداری کنند. اندرو ملتزوف روانشناس آمریکایی آزمایشی را برروی نوزادان ۱۴ ماهه ای که رفتار بزرگسالان را تقلید می کردند اجرا کرد. بر این اساس او به این نتیجه رسید که نوزادان قبل از تلاش برای تقلید یک رفتار، درکی از هدف موردنظر (رفتاری که میخواهند تقلید کنند) را دارند، حتی اگر در کپی برداری از آن شکست بخورند. براساس نتایج به دست آمده از آزمایش‌هایی که در میلمن سنتر دانشکده پزشکی دانشگاه میامی اجرا شد، می‌توان دریافت نوزادان قادر به تقلید حالت های چهره در چند روز اول زندگی هستند.

در حدود ۸ ماهگی کودکان قادر به تقلید از مراقب خود هنگام بازی هایی مثل دالی موشه هستند. همچنین می توانند ژست های آشنا مثل بای بای کردن و دست زدن را تقلید کنند.
در حدود ۱۸ ماهگی نوزادان شروع به تقلید بعضی از اعمال بزرگسالان مانند برداشتن گوشی تلفن اسباب بازی و گفتن سلام، جارو کردن با جاروی اسباب بازی و… می کنند.

 

تقلید در نوباوه گان ( ۲ تا ۵ سال)

در حدود ۳۰-۳۶ ماهگی، نوباوه گان شروع به تقلید از بزرگسالان بصورت تظاهر به آماده شدن برای کار و مدرسه می کنند!
آنها کلماتی که بزرگسالان در گفتار خود می گویند را تقلید می کنند. برای مثال کلمه کاسه را وقتی که بزرگسالی می گوید “آن کاسه را بده” تکرار می کنند. همچنین ممکن است شیوه‌ی ارتباطی اعضای خانواده را با استفاده از ژست ها و کلمات مشابه کپی کنند. برای مثال یک نوباوه وقتی ببیند پدرش از مادرش خداحافظی می‌کند، خواهد گفت بای بای مامان!

نوباوه گان دوست دارند از والدینشان تقلید و به آنها کمک کنند (مثلا دوست دارند ظرف شستن مادرشان را تقلید کنند و در عین حال ظرفها را بشورند).

روانشناس کارول اکرمن در زمینه تقلید نوباوه از نوباوه، تحقیقاتی انجام داده است. او دریافت که کودکان در سن ۲ سالگی خود را وارد بازی های تقلیدی می‌کنند تا با همدیگر ارتباط برقرار کنند.

سه الگوی رایج تقلیدی که اکرمن به آنها دست یافته است شامل:

  • دوسویه
  • به دنبال رهبر
  • هدایت-پیروی

 

  • بازی تقلیدی دوسویه

رایج ترین نوع بازی تقلیدی است که طی آن دو کودک به ترتیب و مکررا عملی را برای بازی انجام می دهند، مثلا توپ را به هوا پرتاب می کنند.

  • بازی تقلیدی به دنبال رهبر

همانطور که از اسمش پیداست شامل کودکی می شود که رفتارهای متفاوت کودک دیگری را به ترتیب تقلید می‌کند.

  • بازی تقلیدی هدایت-پیروی

همانند بازی تقلیدی به دنبال رهبر است با این تفاوت که حرکات این بازی به فضای بیشتری نیاز دارند. مانند حرکات لی لی کردن از نقطه ای به نقطه دیگر و مسابقه دادن در طول اتاق.

عملی که در نوباوه گان در سنین مختلف تقلید می‌شود، متفاوت است. در برخورد با یک موقعیت برابر، نوباوه گان ۲ ساله بیشتر به تقلید حرکتی می‌پردازند و نوباوه گان ۳ ساله به تقلید شفاهی تمایل بیشتری دارند.

انواع تقلید

 

خودکار (Automatic imitation)

وقتی یک محرک برای تقلید ارائه می‌شود، تقلید خودکار خیلی سریع انجام می‌شود. در واقع اگر همراه با فعلی که برای تقلید ارائه می‌شود دستوری هم جهت با آن صادر شود، سرعت تقلید افزایش می‌یابد.

برای مثال نوعی بازی طراحی شد که در آن به کودکان گفته می‌شد از دستورات بزرگسالان پیروی کنند. بزرگسالان ابتدا دستوری می‌دادند و سپس عملی را به عنوان الگوی تقلید ارائه می کردند، دسته ای از اعمال همسوی دستور بود و دسته ای متفاوت. برای مثال به کودک گفته می‌شد مشت کن و سپس همان عمل انجام می‌شد و یا می‌گفتند مشت کن و سپس به عنوان الگو، دستشان را باز می‌کردند. هنگامی که دستور با الگو همسو بود کودکان زودتر پاسخ می دادند.

به این عمل، تقلید خودکار می‌گویند.

اضافی(Over imitation)

تقلید اضافی تمایل شدید کودک برای کپی برداری از تمام رفتارهای الگوی فرد بزرگسال است. حتی مولفه هایی که برای انجام وظیفه لازم نیستند. در واقع این نوع تقلید نشان می‌دهد افراد از تقلید استفاده می‌کنند تا با دیگر افراد ارتباط برقرار کنند.

در آزمایشی برای اثبات نقش ارتباطی این نوع تقلید به افراد گفته شد اسباب بازی ای را از جعبه ای دربیاورند. در این آزمایش هم از افراد بزرگسال و هم از کودکان استفاده شد. برای آزمایش ابتدا نمایشی از عمل نشان داده می‌شد. در نمایش فردی را می‌دیدند که جعبه را باز می‌کند و اسباب بازی را بیرون می‌آورد اما نکته کلیدی این است که همراه این عمل یک فعل اضافه انجام می‌شد. در واقع ابتدا به بالای جعبه با انگشت ضربه زده می‌شد و سپس در آن را باز می‌کردند.

مشخص شد که هر دو گروه کودکان و افراد بالغ از هر سنی آن فعل را کپی برداری می‌کنند. آنها می‌دانستند برای باز کردن در جعبه نیازی به ضربه زدن نیست اما آن کار را تنها برای اینکه عملی اجتماعی بود انجام می‌دادند. آنها در صورتی که می‌دانستند شخصی تماشایشان می‌کند و یا افرادی بطور اجتماعی اینکار را با آنها انجام می‌دادند، عمل را بیشتر اجرا می‌کردند. البته در بزرگسالان این رفتار متفاوت است و تنها در بعضی بافت ها اجرا می‌شود اما کودکان در همه ی بافت ها بدون تمایز آن را انجام می‌دهند.

معوق(Deferred imitation)

پیاژه اصطلاح تقلید معوق را ابداع کرد و بیان کرد این تقلید در نتیجه افزایش توانایی کودکان برای شکل دادن نمونه های ذهنی رفتار اجرا شده توسط دیگران به‌ وجود می آید. درواقع این تقلید توانایی تولید دوباره رفتار یا سلسله رفتارهای قبلی است که نمونه ای از آنها درحال حاضر در محیط درحال اجرا نمی‌باشد.

با افزایش سن کودک توانایی اش برای تقلید معوق افزایش می‌یابد، به ویژه در دوسالگی. از دوسالگی کودکان قادر به تقلید سلسله رفتار، با تاخیری تا حداکثر ۳ ماه هستند. این توانایی به این معناست که آنها قادر هستند دانشی که از یک موقعیت محیطی یا یک شی بدست آورده اند را به موقعیت یا شی دیگری تعمیم دهند.

 

مرضیه اکبری

 

رفلکس‌های حیاتی

در سری جدید مطالب وبسایت برین پلاس، مجموعه ای از مقالات در حوزه رفلکس های حیاتی کودکان ارائه شده است.

آیا تاکنون اتفاق افتاده که دستتان به یک جسم داغ یا تیز برخورد کرده و خیلی زود آن را عقب بکشید؟

یا وقتی چیزی به چشمتان نزدیک می‌شود شروع به پلک زدن کنید!

این‌ها مثال‌هایی از حرکاتی هستند که اتفاق افتادن آنها تحت اختیار و اراده‌ی ما نیست که به آنها رفلکس می‌گویند.

تعریف جامع و دقیق‌تر از رفلکس به این صورت است :

پاسخ‌های اتوماتیک و غیرارادی هستند که الگوی مشخصی دارند و توسط محرک‌های خاصی ایجاد می‌شوند.

 

رفلکس‌ها انواع مختلفی دارند:

  • بعضی از آنها ابتدای کودکی بوجود آمده و پس از مدتی ازبین می‌روند.
  • اما بعضی دیگر (مانند مثال‌های ذکر شده در ابتدای مطلب) حذف نمی‌شوند و تا پایان عمر پابرجا هستند.

اهمیت بررسی رفلکس ها

هدف کلی از بررسی و ارزیابی این نوع رفلکس‌ها تشخیص وجود اختلال و تاثیر آن بر رشد کودک است؛ زیرا بسیاری از رفلکس‌های دوران نوزادی و ابتدای کودکی در زمان خاصی بوجود می‌آیند و سپس ازبین می‌روند. حضور آنها بعد از زمان خاصی ممکن است نشان دهنده وجود ضایعات مغزی باشد.

مطلب پیش رو به بررسی رفلکس‌های حیاتی از نوزادی تا کودکی می‌پردازد.


 Grasp

این رفلکس در کف دست‌ها و پاها بررسی می‌شود.

  • در کف دست باید فشار ملایم توسط یک شیء یا انگشت آزمون‌گر از قسمت پایینی انگشت کوچک به سمت وسط وارد شود؛ در این صورت انگشتان نوزاد جمع شده و کودک شیء یا انگشت  را می‌گیرد و در مقابل برداشتن شیء مقاومت می‌کند.
  • برای بررسی کف پا فشار باید از زیر پنجه وارد شود و به سمت مرکز برود؛ واکنش کودک خم کردن انگشتان به سمت داخل است.

این رفلکس از بدو تولد مشاهده شده و تا ۳-۴ ماهگی ادامه می‌یابد.

رفلکس در کودکان


Sucking

این رفلکس مربوط به دهان است.

به این صورت که لب‌های کودک را با یک انگشت تحریک می‌کنیم؛ سپس لب کودک به صورت مک زدن حرکت می‌کند. این رفلکس هنگامی که سینه مادر یا سرشیشه به لب‌های کودک برخورد می‌کند کمک کننده است تا تغذیه کودک انجام شود (این رفلکس معمولا هنگامی که کودک سیر باشد مشاهده نمی‌شود).

این رفلکس از بدو تولد دیده می‌شود و تا ۳-۴ ماهگی ادامه پیدا می‌کند.

رفلکس در کودکان


Rooting

این مورد از رفلکس‌های مربوط به دهان است.

با تحریک اطراف لب، کودک لب یا زبانش را به سمت تحریک شده می‌چرخاند. این حرکات می‌توانند با چرخش سر به سمت ناحیه‌ای که تحریک شده همراه باشند. این رفلکس باعث می‌شود تا نوزاد جهت سینه را شناسایی کند.

این رفلکس از تولد تا ۳-۴ ماهگی دیده می‌شود.


Walking/Stepping

این رفلکس با نگه داشتن کودک در وضعیت عمودی و بر روی زمین آغاز می‌شود.

به طوری که وقتی کف پا با زمین برخورد می‌کند پاها به طور متناوب جمع و باز می‌شود و حرکتی همانند راه رفتن صورت می‌گیرد.

این رفلکس تا ۶ الی ۸ هفتگی حذف می‌گردد و با پیشرفت و تکامل آن به تدریج راه رفتن کودک پایه ریزی می‌شود.

رفلکس در کودکان


Galant

برای بررسی این قسمت باید کودک به وضع دمر (خوابیده به شکم) قرار بگیرد و کنار طرفی ستون فقرات تحریک شود. در این صورت تنه در جهتی که تحریک انجام شده منقبض می‌شود.

این رفلکس تا ۳ماهگی از بین می‌رود.

رفلکس در کودکان


Flexor withdrawal

برای بررسی این مورد کودک باید به پشت خوابیده، سر در وسط و امتداد بدن باشد و دست‌ها و پاها باز باشند.

برای ایجاد این رفلکس باید کناره خاجی کف پا توسط شیء تحریک شود؛ مشاهده می‌شود که پایی که تحریک شده به سمت شکم جمع می‌شود درغیراین صورت باید توسط متخصص بررسی شود.

این رفلکس تا ۲ماهگی وجود دارد و بعد از آن از بین می‌رود.


Extensor Thrust

جهت ایجاد این رفلکس نوزاد باید به پشت خوابیده و سر صاف و در امتداد بدن باشد و یک پا به سمت شکم خم و دیگری صاف باشد. با تحریک کناره خاجی پا همان پایی که خم شده صاف می‌شود.

این مورد نیز تا ۲ماهگی وجود دارد.


 

در ادامه رفلکس های حیاتی دیگری را در کودک مورد بررسی قرار خواهیم داد.

 

بهار بحرینیان

انواع توجه

در سالهای اخیر با پیشرفت علوم تکنولوژی، تقریبا همه افراد از طریق اینترنت و بسترهای مربوط به آن مطالبی درمورد اختلالات همراه یا نقص توجه و تمرکز و بیش فعالی مطالعه کرده اند و اطلاعاتی  هرچند محدود در این زمینه ها دارند. زمانی که والدین اطلاعات کافی درمورد رشد کودک خود و سطوح متناسب با سن او را نداشته باشند، انتظاراتی فراتر از حد توانایی کودک خود خواهند داشت که این مساله زمینه ساز نگرانی آن‌ها و شک در مورد نقص توجه و تمرکز کودکشان می‌شود.

سوالاتی که در این زمینه ممکن است وجود داشته باشد:

نوزاد در بدو تولد چه واکنشی به صداها باید داشته باشد؟

از چه زمانی می‌تواند به چهره و صدای افراد مختلف واکنش نشان دهد؟

کودک در چه سنی میتواند بصورت مستمر بازی را ادامه دهد؟

و سوالات مشابه دیگر…

 

توجه برای درک و یادگیری نه تنها در کودکان بلکه تا پایان عمر هر فردی ضروری است. توجه انواع مختلفی دارد که قبل از معرفی، سطوح توجه باید شناخته شوند.
ارزیابی سطح توجه و تمرکز در کودکان توسط درمانگران باید در محیطی بدون محرک های اضافی و مهم تر از آن با توجه به ظرفیت و توانایی کودک انجام شود.­­

انواع توجهانواع توجه

در  تقسیم بندی های بالینی ،­برای انواع توجه موارد زیر ارائه می‌شود :

توجه متمرکز

نوعی از توجه که دربرگیرنده واکنش پایه ای کودک به انواع محرک های محیطی مثل محرک های شنوایی، بینایی یا لمسی است.

  • مثلا زمانی که نوزادان با شنیدن صدایی سر خود را می‌چرخانند در واقع این نوع از توجه را نشان می‌دهند.

توجه پایدار

عبارت است از نگه داشتن توجه کودک بر روی یک موضوع مشخص در حین انجام یک فعالیت هوشیارانه!

  • برای مثال زمانی که کودک شروع به بازی با یک ابزار خاص مثل لگو ها می‌کند، ادامه دادن بازی مستلزم وجود این نوع از توجه می باشد.

توجه انتخابی

این نوع توجه یعنی بی توجهی نسبت به انواع موارد حواس پرت کن! به گونه ای که کودک بتواند با وجود اینکه ماشین مورد علاقه اش روی میز است، بازی خود را ادامه دهد و کامل کند.

  • مثال این نوع توجه در فعالیت های روزمره بزرگسالان به وفور دیده می‌شود، مثلا در جمعی از افراد انتخاب کنیم که توجهمان را فقط روی صحبت یکی از افراد حاضر متمرکز کنیم!

توجه جایگزین

نوع چهارم توجه در این نوع طبقه بندی به نام توجه جایگزین معروف است. این توجه در سن مدرسه بروز می‌کند.

  • زمانی که کودک باید به صدای معلم گوش دهد و همزمان پاسخ سوال را نیز بنویسد. یا در مورد بزرگسالان اگر از آن‌ها خواسته شود که حین سخنرانی نکات مهم را یادداشت کنند؛ این توانایی نیازمند سطح مناسبی از این نوع توجه می‌باشد.

توجه تقسیم شونده

نوع اخر توجه در این تقسیم بندی، توجه تقسیم شونده است.

  • تصور کنید فرد می‌گوید که ” من می‌توانم دو کار را همزمان باهم انجام دهم!”. غالبا در این شرایط یکی از فعالیت ها نیاز کمتری به فکر کردن و تمرکز دارد.

به صورت کلی توجه  متمرکز و توجه پایدار سطوح پایین‌تر و بقیه موارد سطوح بالاتر توجه را شامل می شود.


در جدول زیر سطوح مختلف توجه ارائه شده است. ابتدا به زبانی ساده‌تر سطوح توجه نوزادان جهت استفاده و رفع دغدغه های احتمالی مادران آماده شده است. همچنین میتوان جهت راهنمایی احتمالی برای مراجعه به درمانگر از آن استفاده کرد.

جدول دوم شامل سطوح توجه ارائه شده توسط پژوهشگری به نام رینل می باشد. سطوح توجه رینل ملاکی مناسب و شناخته شده در بین درمانگران است که می‌توان برای ارزیابی بالینی از آن استفاده کرد.


انواع توجه

میانگین طول مدت توجه با توجه به سن کودک

 

۱ ۱ تا ۳ ماهگی  وقتی بیدار می‌شود به اطراف نگاه می‌کند، بر اجسام بزرگ و براق تمرکز می‌کند اما نمی‌تواند توجه خود را به سمت دیگری تغییر دهد.
۲  دوره ۴ ماهگی  می‌تواند تغییر توجهش را کنترل کند یعنی توجهش را از سمتی به سمت دیگر ببرد. درواقع توجهش معطوف تر می‌شود.
۳  ۴ تا ۷ ماهگی توجه بینایی کودک تحت تاثیر جسم جدید است. دقت بینایی و دید دو چشم در ۶-۷ ماهگی مانند بزرگسال می‌شود.
۴ ۸ تا ۱۵ ماهگی هر اتفاق یا حرکت جدیدی می‌تواند حواس کودک را پرت کند اما به طور معمول می‌تواند برای یک دقیقه یا کمی بیشتر نسبت به یک اسباب بازی یا یک فعالیت توجه خود را حفظ کند.
۵  ۱۶تا ۱۹ ماهگی  کودک شما قادر است به مدت ۲تا۳ دقیقه به یک فعالیت ساختار یافته توجه کند. فرزند شما ممکن است نتواند مداخلات کلامی یا بینایی را تحمل کند.
۳ ۲۰ تا ۲۴ ماهگی حواس کودک شما هنوز به راحتی با صداها منحرف می‌شود، اما می تواند به مدت ۳-۶ دقیقه با همراهی یک بزرگسال یا بدون همراهی بزرگسال به فعالیت خود ادامه دهد.
۴  ۲۵تا ۳۶ ماهگی  کودک به طور متوسط می‌تواند ۵ تا ۸ دقیقه به اسباب بازی یا فعالیت خود توجه کند. علاوه بر آن او می‌تواند توجه خود را پس از صدای بزرگسالی که او را می‌خواند تغییر دهد و سپس توجه خودرا به فعالیت قبلی بازگرداند.
۵ ۳۶ تا ۴۲ ماهگی  کودک می‌تواند ۸تا ۱۰ دقیقه بر یک فعالیت مستمر متمرکز شود و همچنین توجه خود را بین صحبت کردن با یک بزرگسال و فعالیتی که انجام می‌داده، تقسیم کند.

سطوح توجه رینل شامل شش سطح می‌باشد که با توجه به سن و ظرفیت کودک ارائه شده است.

 

سطح اول  تولد تا یک سالگی  کودک توجهی گذرا و سطحی به وقایع دارد و با هر محرک جدیدی توجه اش منحرف می‌شود.
سطح دوم  یک تا دو سالگی به فعالیتی که انتخاب می‌کند توجه می‌کند در عین حال دوست ندارد کسی در کار او مداخله ای به ویژه از نوع کلامی بکند.

توجه یک کاناله است (بینایی یا شنیداری).

در این سن می‌تواند محرک های دیگر را به دلیل توجهی که به فعالیت مورد نظر دارد نادیده بگیرد.

سطح سوم  دو تا سه سالگی توجه همچنان یک کاناله است.

به فعالیتی که توسط بزرگسال انتخاب شده توجه می‌کند اما کنترل توجه برایش سخت است.

چنانچه فرد بزرگسال حین بازی کودک وارد شود نمی‌تواند به طور همزمان هم به بزرگسال توجه کند و هم به بازی ادامه دهد.

در متمرکز کردن توجه برای اجرای فعالیتی که توسط دیگران انتخاب شده باید از بزرگسالان کمک بگیرد.

سطح چهارم  سه تا چهار سالگی توجه یک کاناله است اما کنترل آن برای کودک ساده تر شده است.

می‌تواند توجهش را بین بزرگسال و فعالیت جابه جا کند.

راهنمایی های کلامی بزرگسال می تواند به او در اجرای فعالیت کمک کند.

سطح پنجم  چهار تا پنج سالگی می‌تواند به مدت کوتاه توجه را یکپارچه کند (دو کاناله)

با این وجود دامنه توجه محدود است.

کودک می‌تواند بدون اینکه با نگاه کردن به گوینده خللی در رفتار و فعالیتش ایجاد شود به دستورات گوش دهد.

در این سن کودک حین بازی صحبت می‌کند و درواقع از زبان برای کنترل بازی استفاده می کند.

سطح ششم  پنج تاشش سالگی توجه یکپارچه شده و به خوبی قابل کنترل است بنابراین کودک برای ورود به مدرسه آماده شده است.

در این سن کودک زبان را درونی کرده و لازم نیست برای کنترل رفتار از زبان استفاده کند.


حال که متوجه شدید کودکتان در چه سنی باید باید چه میزانی از توجه را نشان دهد، یکی از سوالاتی که ممکن است برایتان پیش آید این است که که اگر میزان توجه او کمتر از حد معمول باشد چه باید کرد؟!

در ادامه با برین پلاس همراه باشید…

 

احمدرضا آیین پور

محمد حسین حمداللهی

رشد بینایی و تماس چشمی

اهمیت ارتباط اجتماعی و کنش و واکنش با دنیای اطراف بر هیچکس پوشیده نیست. شکل گیری ابزارها و شیوه های این ارتباط از همان سالهای اولیه زندگی پایه ریزی می‌شود. نقش والدین و محیط زندگی کودک در هرچه بهتر شکل گرفتن تماس چشمی و قوه بینایی اگر از خود کودک بیشتر نباشد، قطعا کمتر نیست.

یکی از کارآمدترین ابزارهای انسان برای ارتباط، تماس چشمی و استفاده از قدرت بینایی برای انجام این مهم است.

کودک تازه به دنیا آمده دید مبهمی نسبت به دنیای اطراف خودش دارد و در طول سال ها در معرض محرک‌های مختلف قرار گرفتن و البته رشد عصبی_حرکتی، به مرور تصویر واضح تری از دنیای اطراف خودش خواهد ساخت.

طبیعتا سال اول زندگی کودک حاوی مهمترین تغییرات در مسیر رشد و  تکامل بینایی کودک و ساخت تصویر روشنی از دنیای اطراف خودش است. این تصویر در تعامل کودک با دنیای اطراف خودش نقش حیاتی خواهد داشت. در نهایت تعامل کودک با دنیای اطراف با استفاده از تماس چشمی و تکامل بینایی به رشد و بالندگی کودک در سایر جنبه ها نیز کمک شایانی خواهد کرد.

رشد بینایی

۱ ماهگی

سیستم عصبی نوزاد تازه به دنیا آمده هنوز به طور کامل رشد نیافته است. حس شنوایی نوزاد در همان دوران جنینی و در رحم مادر تکامل می‌یابد اما حس بینایی اینگونه نیست. نوزاد تازه به دنیا آمده دید مبهمی نسبت به دنیای اطراف خودش دارد و تقریبا همه چیز را بصورت تار می­‌بیند.

نوزاد حتی در تشخیص رنگ ها نیز به همین صورت عمل می­‌کند و رنگها را به صورت سیاه و سفید می‌بیند. در ابتدا حساسیت مردمک چشم نوزاد نسبت به نور دریافتی نیز بسیار بالاست اما رفته رفته این حساسیت پایین آمده و نوزاد تحمل بیشتری در دریافت نور و رنگ از دنیای اطراف خودش نشان خواهد داد. به تدریج روند تکامل این حس به پیش می‌رود و نوزاد درک واضح تری نسبت به دنیای اطراف خودش پیدا می‌کند.

در هفته اول دید کودک به حدود ۳۰سانتی متر می‌رسد و این فاصله تقریبا با فاصله صورت مادر با نوزاد هنگام شیر دادن برابر است. سپس کودک می‌تواند به تدریج چهره ها را تشخیص دهد. البته هرچه این چهره ها بیشتر در معرض دید کودک قرار گیرند قاعدتا کودک بهتر آنها را به خاطر خواهد سپرد.

به طبع آن ابتدا کودک قادر به تشخیص چهره پدر و مادر و سایر نزدیکان خودش خواهد بود. این اتفاق تقریبا در پایان هفته دوم نوزادی رخ خواهد داد. در این زمان کودک به کسانی که در حوزه دید او قرار گیرند خیره خواهد شد.

در هفته سوم کودک به میزان بیشتری به محیط اطراف خود دقت خواهد کرد و به مدت بیشتری خیره خواهد ماند.

در پایان ماه اول میتوان انتظار داشت که کودک با مادرش تماس چشمی برقرار کند و دریچه های جدیدی از ارتباط با دنیای اطراف برقرار کند. البته بازه زمانی برقراری ارتباط چشمی حتی تا ۸ هفتگی هم ممکن است طول بکشد

 سایر توانایی های کودک در پایان ماه اول:

  1. برگشتن به سمت منبع نور
  2. دنبال کردن اشیا به صورت افقی
  3. تشخیص و تمرکز بر روی صورت افراد

۲تا ۳ ماهگی

در دوماه اول هماهنگی بینایی نوزاد چندان بالا نیست اما پس از دو ماه به تدریج میزان این هماهنگی بالاتر می‌رود. نوزاد در این زمان حساسیت و کنجکاوی بیشتری نسبت به محیط اطراف خود نشان خواهد داد.

به طبع توانایی نوزاد برای مواردی نظیر:

  1. افزایش تعادل بین دو چشم
  2. افزایش هماهنگی دو چشم برای ردیابی اشیا
  3. ارتباط چشمی با افراد بالاتر می­‌رود

در این بازه رفته رفته حرکات چشم کودک در عین حال که افزایش می‌یابد، منظم تر و هماهنگ تر هم می‌شود. کودک رفته رفته می‌تواند هر دو چشم خود را بر روی یک جسم ثابت نگه دارد و برای تمرکز بر روی اجسام بدون چرخش دادن سر خود تنها از حرکات چشمانش استفاده کند. در عین  حال حرکات افقی و نیز حلقوی اجسام را با چشمان خود دنبال می‌کند.

در پایان ۳ ماه کودک علاقه بیشتری به تماشای اجسام هندسی نظیر اجسام حلقوی نشان می‌دهد. در این سن کودک می‌تواند متوجه دست و پای خود شده و تدریجا هماهنگی میان حرکات چشم و بینایی نوزاد با حرکات دست و پا نیز بالاتر می‌رود. یکی از نتایجش می‌تواند تکان دادن دست ها و پاهایش با دیدن یک جسم خاص باشد.

کودک در ۲ ماهگی با استفاده از قدرت بینایی خود توانایی بیشتری برای تشخیص چهره ها و افراد نشان می‌دهد. از دیدن چهره ها و افراد آشنا لذت می‌برد و اولین لبخند را در واکنش به دنیای اطراف نشان می‌دهد. و به طبع آن اشتیاق بیشتری به تماس چشمی با دنیای اطراف نشان می‌دهد.

در نظر داشته باشید :

از آنجایی که در این بازه توجه نوزاد نسبت به محرک های سمعی_بصری افزایش یافته، می‌توان با استفاده از آویزان کردن این محرک ها از جمله عروسک های رنگی روی تخت نوزاد به تقویت بینایی نوزاد کمک کرد.

محدوده دید نوزاد در این سن حدود ۳۰سانتی متر و در یک حوزه ۱۸۰درجه ای میباشد.

رشد بینایی


۴تا۶ ماهگی

۶ماهگی نوزاد همزمان است با تغییرات و پیشرفت های شگرف در مراکز بینایی مغز کودک که به نوزاد کمک خواهد کرد که واضح تر ببیند و چشمان خود را سریع تر و دقیق تر حرکت داده و اجسام متحرک را با چشمان خود زیر نظر گرفته و دنبال کند.

از ابتدای این بازه سنی به تدریج دقت و عمق بینایی کودک افزایش یافته و میدان دید او نیز گسترده تر می‌شود، این مساله به نوزاد این امکان را می­‌دهد درک عمیق تری از محیط اطراف خود داشته باشد.

هماهنگی میان چشم و سایر اعضای بدن از جمله دست های کودک در این زمان تدریجا بیشتر می­‌شود. این مساله به کودک این امکان را می­‌دهد که اشیا را راحت تر مکان یابی کرده و آنها را در دست بگیرد.

در حیطه بازی نیز نوزاد با استفاده از این توانایی به تدریج راحت تر می­‌تواند دست و پای خود را تکان داده و با اسباب بازی ها بازی کند. همچنین نوزاد به تدریج می‌تواند چشم هایش را مستقل از سر تکان داده و اشیا را دنبال کند.

تصور کنید در این زمان اسباب بازی از دستان کودک بیفتد، نوزاد شما باید قادر به دنبال کردن آن با استفاده از چشمانش باشد. به تدریج دنبال کردن اشیای کوچکتر نیز به توانایی های کودک اضافه خواهد شد. همچنین از ۵ ماهگی کودک به دستان خودش علاقه نشان می­‌دهد و حرکات انگشتانش را در حین بازی زیر نظر خواهد گرفت.

از حدود ۴ ماهگی کودک به تدریج می­‌تواند رنگ ها را واضح تر ببیند و رنگ های تندتر را تشخیص دهد. حتی می‌توان اظهار داشت که رفته رفته از این لحاظ همانند بزرگسالان عمل کرده و البته قادر خواهد بود همه رنگ های موجود در رنگین کمان را تشخیص بدهد.

والدین گرامی:

مجموعه این توانایی ها به شما این امکان را می‌دهد که در این بازه سنی اولین معاینه چشمی و بینایی را روی کودک انجام دهید که این خود نقطه عطفی در روند رشد کودک می‌باشد.

یک آزمایش ساده برای درک توانایی های بینایی کودک در این زمان می‌­تواند قرار دادن جسم مورد علاقه کودک در طرفین او به گونه ای که نسبت به آن دید نداشته باشد و کودک باید با تکان دادن خود وضعیتش را نسبت به آن جسم تنظیم کند.

با قوی تر شدن ماهیچه های چشم نوزاد در این سن و ارسال پیام هایی از جانب مغز هماهنگی میان چشم های کودک افزایش یافته و به تدریج دید دو چشمی پیدا می‌کند. سپس کودک قادر خواهد بود مردمک چشمان خود را همزمان به چپ یا راست تکان دهد.

هشیاری نوزاد نیز نسبت به محیط خود بیشتر می­‌شود و همچنین نسبت به انعکاسات و تحرکات محیطی حساس تر می‌شود.

توانایی های بینایی کودک در پایان ۶ ماهگی:

  1. افزایش مدت زمان تمرکز
  2. تشخیص دادن بطری و هدایت آن به سمت دهان خودش
  3. دیدن خودش در آینه
  4. افزایش علاقه به اجسام و اسباب بازیهای رنگی

۷تا۱۰ماهگی

به تدریج کودک از دنیای تار و مبهم خود فاصله گرفته و دنیای اطراف را واضح و دقیق می­‌بیند. درک فاصله و عمق برای کودک راحت تر شده و در پرتاب اشیا نیز دقیق تر می­‌شود. خودش کم کم می‌تواند به سمت اشیای مورد علاقه اش حرکت کرده و دستش رابه سمت آنها دراز کند. انجام دادن بازی هایی مثل دالی موشه نیز که بینایی نقش مهمی در آنها دارد، اندک اندک به توانایی های کودک اضافه می­‌شود .

سایر توانایی های بینایی کودک در این سن :

  1. علاقه نشان دادن به تصاویر
  2. توجه بیشتر به اشیای کوچک
  3. تشخیص بهتر در مورد اشیایی که پنهان شده اند
  4. افزایش آگاهی از بدن خود
  5. تشخیص بهتر و بیشتر رنگها

رشد بینایی کودک از ۱۰ ماهگی تا ۳ سالگی + فیلم  .

 

کمال بنام

تاثیر بازی بر کودک

 

پس از مطالعه و بررسی انواع بازی (کلیک کنید)، مساله مهمی که نیاز به شرح و بررسی دارد این است که انواع بازی های مختلفی که معرفی شد چه تاثیراتی می‌توانند بر روی کودکان داشته باشند.

تاثیر بازی

تاثیرات بازی بی هدف

  • بازی بی هدف بر رشد اعتماد به نفس و شناخت محیط توسط کودک تاثیر گذار است.
  • این نوع بازی پایه و شروعی برای انواع دیگر بازی است.

تاثیرات بازی انفرادی

  • به کودکان این فرصت داده می‌شود با آزادی عمل کامل از خیال پردازی استفاده کنند.
  • موجب میشود کودک توانایی های بدنی و ذهنی را یاد بگیرد و تمرین کند.
  • کودک کاملا درگیر یک فعالیت می­‌شود و قرار گرفتن در روند انجام یک کار را تجربه می‌کند.
  • به کمک این نوع بازی می‌توانند جستجو کنند، خلاقیت به خرج دهند و یاد بگیرند اشیا چگونه کار می­‌کنند.
  • برای ایجاد قوانین خود توانمند می‌شوند و حاکم بازی می‌شوند!
  • کودک در معرض انتظار بقیه افراد قرار نمی­‌گیرد و این مساله در روند رشد نکته مثبتی محسوب می‌شود.

آشنایی بیشتر با بازی انفرادی در کودکان:

بازی انفرادی به این معنا نیست که کودک شما منزوی است، بلکه مسیری است برای یادگیری بیشتر توسط کودک.


تاثیرات بازی تماشاگر

  • کودکان دانش شخصی به دست می‌آورند.
  • تعامل کردن را تمرین می‌کنند و فرصتی پیدا می‌کنند که تجربه های شناختی را از رفتار دیگران یاد بگیرند و برای خود اصلاح کنند.
  • اطلاعاتی را ذخیره می‌­کنند که بعدها می‌توانند در روند رشد حرکتی، جسمی، کلامی، احساسی و اجتماعی به کار ببرند.
  • این مرحله این امکان را فراهم می‌کند که پیش از وارد بازی شدن، یادگیری صورت گیرد.

تاثیرات بازی موازی

  • موجب می‌شود کودکان شروع به استفاده از نماد در بازی خود کنند (بازی نمادین)، مثلا یک چوب را به عنوان شمشیر به کار گیرند.
  • همچنین شروع به علت یابی می‌­کنند که ممکن است با آزمون و خطا همراه باشد.
  • از بزرگسالان و سایر کودکان تقلید می­‌کنند.

بازی موازی پلی است به سمت فعالیت های بیشتر وپیچیده تر.


تاثیرات بازی وابسته

  • همکاری بین کودکان را ارتقا می‌بخشد.
  • روند اجتماعی شدن از طریق بازی با دیگران را بهبود می­‌بخشد.
  • حل مسئله را در کودکان بهبود می‌دهد و موجب افزایش تعداد سوالاتی در قالب /چگونه/ /چطور/ و /چرا/ توسط کودک می‌شود.
  • پیشرفت سطوح زبانی را تسهیل می‌­کند.
  • علت یابی توسط کودک را افزایش می‌­دهد.
  •  تلاش کودک برای بازی با سایر کودکان را افزایش می‌دهد و نتیجتا توانایی دوست یابی را در کودکان افزایش می­‌دهد.
  • در این دوره بازی تقلیدی به میزان زیادی دیده می­‌شود.

تاثیرات بازی مشارکتی

  • شنوایی و گفتار به خوبی پیشرفت می­‌کند و تقویت می­‌شود.
  • کودک از طریق این نوع بازی می­‌تواند ایده های خود را با دیگران به اشتراک بگذارد.

⇓⇓ بازی مشارکتی کودکان ⇓⇓

ارتباط برقرار کردن حین بازی در این مرحله بسیار کلیدی است.


محمدرضا مبصری